بادوام

/bAdavAm/

    durable
    lasting
    perennial
    enduring
    long-lasting

مترادف ها

lasting (صفت)
پایا، بادوام، ثابت، دیرپای، خالد، ماندنی، پاینده

tough (صفت)
سفت، سخت، محکم، شق، دشوار، بادوام، خشن، زمخت، شدید، سر سخت، با اسطقس، پی مانند

evergreen (صفت)
بادوام، همیشه سبز، بی خزان

hardy (صفت)
جسور، دلیر، متهور، بادوام، سر سخت، شکیبا، بردبار، پرطاقت، دلیر نما

bearable (صفت)
تحمل پذیر، بادوام

perdurable (صفت)
پایدار، بادوام، ماندگار، همیشگی، ابدی

pukka (صفت)
خوب، محکم، بادوام، تمام عیار

pucka (صفت)
خوب، محکم، بادوام، تمام عیار

پیشنهاد کاربران

درازمدت، طولانی مدت، ماندگار
استوارساخت . [ اُ ت ُ ] ( ن مف مرکب / ص مرکب ) محکم : زره یا جامه ٔ استوارساخت .
مرگ نداشتن چیزی ؛ سخت بادوام بودن : قالی خوب ایرانی مرگ ندارد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

بپرس