بادخور

/bAdxor/

    wind-swept
    vent
    [fig.] interruption
    intermission
    discontinuance

مترادف ها

break (اسم)
وقفه، تفریح، تنفس، شکاف، شکست، شکستگی، فرصت، مهلت، فرجه، انقصال، بادخور

windage (اسم)
بادخور، مزاحمت هوا

interlude (اسم)
فاصله، بادخور، فاصله میان دو پرده، ایست میان دو پرده

windy (صفت)
چرند، پر باد، طوفانی، درازگو، باد خور، باد خیز

windward (صفت)
بادگیر، روبه باد، باد خور، باد خیز

پیشنهاد کاربران

تمدید قوا، استراحت در میانه ی کار ، ریکاوری ( به انگلیسی ) ، بازیابی انرژی از دست رفته

بپرس