بادبان

/bAdbAn/

    canvas
    sail

فارسی به انگلیسی

بادبان اصلی
mainsail

بادبان اصلی دیرک جلو
foresail

بادبان بالا
topsail

بادبان پاشنه
mizzenmast

بادبان دار
sailing

بادبان ها
canvas

بادبان ها و طناب ها را اراستن
trim

مترادف ها

sail (اسم)
بال، بادبان، شراع کشتی بادی

sailcloth (اسم)
بادبان، پارچه بادبانی، پارچه شراعی

پیشنهاد کاربران

آدم سبک سر
شراع
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی بادبان از ریشه ی دو واژه ی باد و بان فارسی هست

زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

بادبانبادبانبادبانبادبانبادبان
باد در پهلوی هم باد وزان است و هم هوا برای همین به هرجا از رخت که بسته نیست نیز بادبان گویند به سوراخهای زیر بغل و برخی بازه ها که با زیب و دکمه بسته و باز میشود و گریبان نیز بادبان گویند و به پنجره و بادگیر و هوا کش نیز باد بان گویند بان بازداشتن نیست نگاه داری و سرپرستی و داشتن و یاری است مانند شهربان شهریار شهردار
...
[مشاهده متن کامل]

-
ان سروده که همه بادبانها برافراشته از فردوسی نیست -

در زبان ترکی به بادبان، یِلکَن ( Yelkən ) می گویند
بادبان ( Sail ) [اصطلاح دریانوردی] :تکه پارچه هائی از جنس برزنت , کتان و . . . در ابعاد و شکلهای مختلف که بر ری دکلهای کشتی ها و قایقها نصب گردیده و در صورت وزیدن باد ، کشتی و قایق بوسیله آن حرکت مینماید .
بادبان: در پهلوی واتپان wātpān بوده است.
( ( چو هفتاد کشتی برو ساخته
همه بادبانها برافراخته ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 208 )

شراع
پهنه های رونده در هواپیما ؛ که با آن ها هواپیما را در آسمان هدایت می کنند.

بپرس