زغن، ادم درنده خو، دغل باز، بادبادک، بادبادک کاغذ هوایی غلیوا، غلیواج، ادم متقلب، پرواز بلند
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
کاغذ باد. [ غ َ / غ َ ذِ / ذْ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاغذی است معروف که به رشته بسته به هوا کشند. ( غیاث ) . اسباب بازی کودکان. بادبادک. بمعنی کاغذ اطفال. ( آنندراج ) :
نوآموز حیا طفلی که در دام غمم دارد
... [مشاهده متن کامل]
رود گر عالمی بر باد کاغذ باد میداند.
عظیم نیشابوری.
کسی که عشق بود روز اول استادش
کتاب حرف هوائی است کاغذ بادش.
ملاطاهر غنی ( از آنندراج ) .
چنان شد هوا تر ز فیض سحاب
که شد کاغذ باد کشتی آب.
سعید اشرف ( از آنندراج ) .
نوآموز حیا طفلی که در دام غمم دارد
... [مشاهده متن کامل]
رود گر عالمی بر باد کاغذ باد میداند.
عظیم نیشابوری.
کسی که عشق بود روز اول استادش
کتاب حرف هوائی است کاغذ بادش.
ملاطاهر غنی ( از آنندراج ) .
چنان شد هوا تر ز فیض سحاب
که شد کاغذ باد کشتی آب.
سعید اشرف ( از آنندراج ) .
کاغذپران
برازنده ترین جایگزین برای واژه بادبادک میتوان کاغذپران را برگزید.
کاغذ پران = کاغذپران ✓
ناگفته نماند اینکه واژگان: کاغذ و پران هردو پارسی اند.
برازنده ترین جایگزین برای واژه بادبادک میتوان کاغذپران را برگزید.
کاغذ پران = کاغذپران ✓
ناگفته نماند اینکه واژگان: کاغذ و پران هردو پارسی اند.
بادبادک
غاغذ باد
لهجه و گویش تهرانی
بادبادک
لهجه و گویش تهرانی
بادبادک
در پارسی دری افغانستان، آن را کاغذپران گویند.
بادبادک=کایت Kite
در زبان ترکی به بادبادک، بردووا ( Bərduva ) و اوچورتما ( U�urtma ) می گویند
کایت. . . . جمع:کایتس=Kites
اشتراک گذاری
کایت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)