بسیار باعث تاسف است که برخی از افراد به دنبال جعل هویت و پیرو افکار نژاد پرستان پارسی هستند. باجه یک کلمه با ریشه ت. رکی و به معنی سوراخ کوچک است !!!! یکی از دوستان باجه رو محل امدن باد معرفی کرده. یعنی
... [مشاهده متن کامل] شما وقتی میری بانک میخوای بری جلوی باجه کمی هوا بخوری؟ یا یکی دیگه از دوستان گفته باجه از کلمه پارسی باج هست. آیا شما وقتی میری بانک میری باج و رشوه میدی کاری برات انجام بدن؟
بنظر می رسد عده ای اسیر افکار نزادپرستان و قوم گرایان پارسی شده اند. باعث تاسف است که بجای حق و حقیقت برخی از افراد در تلاش برای ایجاد هویت جعلی و دروغین هستند. باجه یک کلمه تورکی و به معنی سوراخ کوچک می باشد.
باجه ترکی نیست! از بادجه می آید. جایی که باد از آن می جهد و جهش می کند، مانند دریچه های کوچکی که ما در باجه های بانکی و دیگر داریم.
counter
( در ترکی : باجا ) : باجه بروات در بانک. باجه پاکت های سفارشی در پست خانه. این کلمه را فرهنگستان ایران بجای لفظ گیشه اختیار کرده است. || ترکی بمعنی سوراخ و بیشتر بر سقف اطاق اطلاق شود. سوراخ بام بخانه.
... [مشاهده متن کامل] || ناوچه آهنی که سیم و زر گداخته در آن ریزند. این کلمه از ترکی بوجاق و باجا به معنای گوشه و حفره گرفته شده است.
باجه واژه کاملا پارسی است. چون به ترکی می شود تزیاه این یعنی باجه صد درصد پارسی است.
در گیلان قدیم ( محدوده گیلان و مازندران ) به محدوده زمین های اشخاص که اغلب جهت کشت محصول بود باج یا باجه اطلاق میکردند .
مردم هزاره درافغانستان به همریش میگویند, باجه.
واژه ( باجه ) واژه ای پارسی است. ( اَباز کردن ) در زبانِ پهلوی - پارسی میانه به چمِ ( گشودن، باز کردن ) بوده است. در زبانهای اوستایی و پهلوی - پارسی میانه، دگرگونیِ آواییِ ( ز/ج ) بسیار بوده است:
برای نمونه در زبانِ پهلوی به پرنده یِ شکاریِ ( باز ) ، ( باج ) نیز می گفتند. به واژه یِ ( تیز ) ، ( تیج ) هم می گفتند و در زبانِ اوستایی واژگانِ ( یوز/یوج ) به چمِ ( یوغیدن ) ، ( ستیج/ستیز ) و. . . را داریم. به اینها واژگانِ ( ارج/ارز ) ، ( واج/واز ( واختن ) ) ، ( برج/برز ) و. . . را بیافزایید.
... [مشاهده متن کامل]
( باجه ) همان ( بازه ) به چمِ ( روزنه، دریچه ) بوده است. ( باج ( باز ) /پسوندِ نامسازِ ( ه ) یا ( بازچه ) )
پَسگشت ها ( references ) :
1 - رویه یِ 2 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچک پهلوی ) نوشته یِ ( دیوید مک کنزی )
2 - رویه یِ 105 از نبیگِ ( ریشه های هندواروپاییِ زبانِ فارسی )
به نظر می رسد که واژه "باجه" دگردیس شده واژه "بازه" باشد، یعنی سوراخ، دریچه یا روزنه ای که در سقف باز می کردند برای روشنایی و برون رفت دود، که در معماری کهن ایرانی کاربرد داشت.
در این معنا می توان آن را برابر با باجه بانک و جاهای دیگر دانست یعنی دریچه ای که باز می شود برای خرید و داد وستد پول و کالاهای کوچک.
... [مشاهده متن کامل]
با سپاس
باجه کلمه ای تورکی است که در اصل باجا بوده و به معنای روزنه است
در کهن روزگاران به مالیات باج میگفتند و به جایی که مالیات میگیرد باجه و این واژه از ریشه پارسی باج است.
کیوسک، کوسک، کوشک= باجه
در زبان ترکی پاجا، باجا، به معنی روزنه و سوراخی در سقف خانه جهت روشنایی و خروج دود همچون روشنایی خانه های امروز ی، این واژه همریشه با باجه بانکی است.
شهریار در حیدر بابا می گوید:
بایرامیدی گئجه گؤشوی اؤخوردو
هر کس شالین بیر باجادان سؤخوردو
کلمه دارای ریشه ترکی می باشد و با کلمه باج از یک ریشه هست. سوراخی یا جایی که چیزی از اونجا تبادل میشه مثل پول، دود یا هر چیزی
گیشه . . . .
دریچه، باجنگ، پاچنگ، دریچه کوچک، روزنه، گیشه، شعبه، نمایندگی
در زبان ترکی پاجا، باجا، به معنی روزنه و سوراخی در سقف خانه جهت روشنایی و خروج دود همچون روشنایی خانه های امروز ی
گیشه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)