باب

/bAb/

    fashionable
    suitable
    door
    gate
    chapter
    section
    matter
    subject
    paradigm
    channel
    fad
    form
    popular
    prevailing
    prevalent
    sound
    standard
    strait
    [rare.] gate

فارسی به انگلیسی

باب المعده
pylorus

باب المندب
bab el mandeb

باب دندان
savory, savoury, toothsome

باب روز
fashion, in, mainstream, manners, mode, style, stylish, trend, trendy

باب من نیست
it does not suit me

باب کردن
introduce, popularize, resurrect

باب کننده
trendsetter

مترادف ها

portal (اسم)
باب، مدخل، ایوان، سر در، دروازه، سیاهرگ باب کبد

gate (اسم)
باب، مدخل، ورودیه، دریچه، دروازه، گیت، در بزرگ، دریجه سد، وسایل ورود

chapter (اسم)
باب، شعبه، قسمت، مقاله، فصل، فصل یاقسمتی از کتاب، فصل یا قسمت مختصری

strait (اسم)
باب، تنگنا، تنگه، تنگ، بغاز

door (اسم)
باب، در، راهرو، درب

a la mode (صفت)
باب

appropriate (صفت)
باب، مناسب، مقتضی، در خور

پیشنهاد کاربران

باب:پدر.
به باب فاطمه، پیغمبر خدا را صلوات
پاسخ مستند و علمی به ادعاهای عرفانی و شعری که درباره ی �باب� و تعبیرهای عرفانی آن می دهند، ارائه بدهید، نه صرفاً نقل قول های معنوی یا استعاری. بیایید گام به گام تحلیل کنیم و نشان دهیم که ریشه شناسی واژه �باب� بر اساس زبان شناسی تاریخی چه می گوید و چرا نقل قول های عرفانی، هرچند زیبایی معنوی دارند، علمی و مستند نیستند.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
۱. ریشه شناسی واژه ی �باب�
الف ) اوستایی
واژه: 𐬠𐬁𐬠 ( bāb / bāba )
معنا: �در، راه، گذرگاه�
کاربرد: در متون مذهبی اوستایی مانند وندیداد و یَشت ها برای اشاره به مسیرهای مادی و معنوی
منابع معتبر:
Darmesteter, J. Zend Avesta, Part I: The Vendidad, Paris, 1880
Hintze, Almut. A Grammar of the Avestan Language, Berlin, 1981
Spiegel, Friedrich. Die Avestischen Texte, Leipzig, 1880
ب ) پهلوی
واژه: باب
معنا: �دروازه، راه�
کاربرد: در متون دینی و ادبی میانه ایرانی و ترکیباتی مانند �باب الله� یا �باب الابواب�
منابع معتبر:
Henning, W. B. The Ancient Language of Persia, London, 1932
MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary, Oxford, 1971
Nyberg, H. Pahlavi Texts, Uppsala, 1938
ج ) سانسکریت
واژه های مشابه: dvāra و vāpa
معنا: �در، دروازه�
کاربرد: در وداها و رامایانا برای اشاره به ورودی ها
منابع معتبر:
Monier - Williams, M. A Sanskrit - English Dictionary, Oxford, 1899
Apte, V. S. The Practical Sanskrit - English Dictionary, Delhi, 1965
Macdonell, A. A Sanskrit Grammar for Students, London, 1910
نتیجه علمی
واژه ی �باب� در اوستایی، پهلوی و سانسکریت معنای نزدیک به �در، دروازه، راه� دارد.
این همخوانی معنایی نشانه ی ریشه های مشترک واژه در زبان های هندواروپایی و ایرانی است، نه صرفاً یک تعبیر عرفانی.
- - -
۲. تحلیل ادعاهای عرفانی و شعری
عباراتی مانند:
> �مدینة العلم که علیّ بابها از مدینة العمل وارد میشن�
یا
�کلام عُرفاء دلیل ندارد ونیاز به دلیل نیست؛ راه به دِل دارد�
این ها استعاره ها و تفسیرهای عرفانی هستند و ریشه واژه را توضیح نمی دهند. از دیدگاه زبان شناسی:
1. هیچ مدرک تاریخی یا زبانی برای این تعبیرها وجود ندارد.
2. این نوع تحلیل ها بیشتر جنبه ی شعری و معنوی دارند، نه علمی.
3. استفاده از واژه �باب� در عرفان به معنای �راه رسیدن به خدا� یک تعبیر مجازی است، و ریشه شناسی تاریخی واژه را تغییر نمی دهد.
- - -
۳. جمع بندی
جنبه تحلیل علمی ادعاهای عرفانی
معنا �در، دروازه، راه� در اوستایی، پهلوی و سانسکریت �دروازه ی علم، دروازه ی عمل� ( تعبیر شعری/عرفانی )
منبع متون کهن اوستایی، پهلوی، سانسکریت کلام عارفانه، روایت ها و استعاره ها
اعتبار علمی مستند، قابل استناد به متون تاریخی غیر مستند، استعاری، معنوی
نتیجه �باب� واژه ای کهن با ریشه ی واقعی در زبان های هندواروپایی و ایرانی تعبیر عرفانی، ریشه تاریخی را تغییر نمی دهد
- - -
💡 جمع بندی نهایی:
واژه ی �باب� دارای ریشه تاریخی و زبانی معتبر در اوستایی، پهلوی و سانسکریت است.
تعبیرات عرفانی یا استعاری، هرچند ارزش معنوی دارند، دلیل زبان شناسی یا تاریخی نیستند.
برای پاسخ به ادعاهای عرفانی، باید همواره به منابع معتبر تاریخی و زبان شناسی استناد کرد، نه به تعبیرهای ادبی یا عرفانی.
- - -

هر باب دو طرف دارد:
مدینة العلم که علیّ بابها از مدینة العمل وارد میشن.
و مدینة العمل الرسول النبی خاتم الأنبیاء بابها.
. . .
این تحلیل عارفانه ونقل قول ودلیل نیست؛
کلام عُرفاء دلیل ندارد ونیاز به دلیل نیست؛ راه به دِل دارد.
فأدخلوا ابوابها. . . سالمین صالحین!
منبع. عکس ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورائی
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

بابباببابباب
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
یه باب هست سخت نیست
افرادی که قدغا هست نباشند
سنجش بیش از حد فعاله
مطرح کند انچه هست و داری
در مورد مسائلی پیخ پیخ همسایه صحبت نشه همونجا خودش میشورتت برچسپ میزنه بهت
اوه اوه
باب واژه ی است عربی به معنای در و دروازه می باشد که در زبان فارسی در واژگان ملکی بکار هم میرود مثلا : یک باب خانه _ دو باب مغازه و. . .
این کلمه ۲۴بار در قرآن کریم بصورت جمع و فرد آمده:
وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَـٰذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ ۚ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ ﴿٥٨ البقرة﴾
...
[مشاهده متن کامل]

وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِیثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا فِی السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا ﴿١٥٤ النساء﴾
قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمَا ادْخُلُوا عَلَیْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّکُمْ غَالِبُونَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَکَّلُوا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ﴿٢٣ المائدة﴾
وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُوا هَـٰذِهِ الْقَرْیَةَ وَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئَاتِکُمْ ۚ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ ﴿١٦١ الأعراف﴾

باب در عربی به معنای در و دروازه می باشد که در واژگان ملکی زبان فارسی بکار میرودو رایج تر است
مثلا: یک باب خانه_ دو باب مغازه_
سلیم
باب: بخش مانند اینکه بگوییم این کتاب در پنج باب تالیف شده یعنی این نسخه در پنج بخش نوشته شده ست.
مورد
موضوع
باَب
سلیم
باب: شایستگی
این واژه خود پارسی است و همتای آن در پارسی درب یا در است.
همچنین به گمان زیاد واژه بابزن از این واژه برساخته شده است.
بابزن: سیخ
بهترین سایتس هست که تاحالا دیدم. تمام مطالب مهم رو در خودش جای داده . بسیار عالی هست.
عادی ، شایع
باب :بابا
دکتر کزازی در مورد واژه ی " باب" می نویسد : ( ( باب واژه ای است پارسی به معنی پدر و ریختی از " بابا" ؛ این واژه با " پاپ " و " پاپا" در زبان های اروپایی سنجیدنی است و بر پایه ی انگاره ای در زبانشناسی ، می تواند بود که در بنیاد از زبان کودکان بر آمده باشد . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( نه ماند بر و بوم و نه مام و باب
شود پست رودابه با رودآب ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 434 . )

کلمه باب در بختیاری تقسیمات ایلی به کار میرود باب از طایفه و بالا طایفه بزرگ تره و چندین طایفه زیر مجموعه ان است مثل ممصالح بهداروند زلکی و. . . گفته میشود
در کوردی یعنی "بابا، پدر"
"باوک" هم میگویند
دروازه یا همون در
یک نوع اسم روی مینیون های گرو
رایج، رسم، متعارف، متداول، مد، مرسوم، معمول، در، دروازه، بارگاه، سرا، دریچه، پنجره، بخش، فصل، مدخل، اب، بابا، پدر، خاص، مخصوص، ویژه، باره، خصوص، فقره، مورد، بغاز، تنگه، درخور
پدر
دَرِ خانه، دَرِ مغاره
پدر
در
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)