باب واژه ی است عربی به معنای در و دروازه می باشد که در زبان فارسی در واژگان ملکی بکار هم میرود مثلا : یک باب خانه _ دو باب مغازه و. . .
این کلمه ۲۴بار در قرآن کریم بصورت جمع و فرد آمده:
وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَـٰذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ ۚ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ ﴿٥٨ البقرة﴾
... [مشاهده متن کامل]
وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِیثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا فِی السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا ﴿١٥٤ النساء﴾
قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمَا ادْخُلُوا عَلَیْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّکُمْ غَالِبُونَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَکَّلُوا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ﴿٢٣ المائدة﴾
وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُوا هَـٰذِهِ الْقَرْیَةَ وَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئَاتِکُمْ ۚ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ ﴿١٦١ الأعراف﴾
باب در عربی به معنای در و دروازه می باشد که در واژگان ملکی زبان فارسی بکار میرودو رایج تر است
مثلا: یک باب خانه_ دو باب مغازه_
سلیم
باب: بخش مانند اینکه بگوییم این کتاب در پنج باب تالیف شده یعنی این نسخه در پنج بخش نوشته شده ست.
مورد
موضوع
باَب
سلیم
باب: شایستگی
این واژه خود پارسی است و همتای آن در پارسی درب یا در است.
همچنین به گمان زیاد واژه بابزن از این واژه برساخته شده است.
بابزن: سیخ
بهترین سایتس هست که تاحالا دیدم. تمام مطالب مهم رو در خودش جای داده . بسیار عالی هست.
عادی ، شایع
باب :بابا
دکتر کزازی در مورد واژه ی " باب" می نویسد : ( ( باب واژه ای است پارسی به معنی پدر و ریختی از " بابا" ؛ این واژه با " پاپ " و " پاپا" در زبان های اروپایی سنجیدنی است و بر پایه ی انگاره ای در زبانشناسی ، می تواند بود که در بنیاد از زبان کودکان بر آمده باشد . ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( نه ماند بر و بوم و نه مام و باب
شود پست رودابه با رودآب ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 434 . )
کلمه باب در بختیاری تقسیمات ایلی به کار میرود باب از طایفه و بالا طایفه بزرگ تره و چندین طایفه زیر مجموعه ان است مثل ممصالح بهداروند زلکی و. . . گفته میشود
در کوردی یعنی "بابا، پدر"
"باوک" هم میگویند
دروازه یا همون در
یک نوع اسم روی مینیون های گرو
رایج، رسم، متعارف، متداول، مد، مرسوم، معمول، در، دروازه، بارگاه، سرا، دریچه، پنجره، بخش، فصل، مدخل، اب، بابا، پدر، خاص، مخصوص، ویژه، باره، خصوص، فقره، مورد، بغاز، تنگه، درخور
پدر
دَرِ خانه، دَرِ مغاره
پدر
در
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)