پیوستِ دیدگاهِ پیشین:
در زبانِ پارسیِ باستان " اَیوَ:aiva " به معنایِ " یک" بوده است ( ن. ک رویبرگِ 84 از نبیگ " زبانهای ایرانی" ( گرنوت ویندفر ) )
از همین رو تکواژِ نخست در " ایوینگ " به ریختِ " اَیو:aiv/ اَی:ai" خوانده می شود.
ما در زبانِ پارسیِ میانه واژه یِ " ایوینَگ:ēwēnag یا ایوینَک" را داشته ایم که به ریختِ " آینه" در زبانِ پارسیِ کُنونی درآمده است ( چنانکه در فرنگاره یِ ( =تصویرِ ) زیر می بینید ) ؛ ولی پرسش اینجاست که تکواژهایِ " ایوینَگ یا ایوینَک" چه هستند؟
... [مشاهده متن کامل]
ایوینَگ ( ای/ایو. وین. َ گ )
1 - ای ( ایو ) :
" ای:ē یا ایو:ēw " در زبانِ پارسیِ میانه به چمِ " یک" بوده است و در اینجا همان کارایی را دارد که پیشوندِ " iso" در زبانهای اروپایی دارد.
در اینجا پیشوندِ " ای/ایو" بازنمودِ "یکسانی و همدیسگی ( =هم شکلی ) " است.
ما این پیشوند را در واژگانی همچون " ایواز و. . . " نیز داریم.
2 - وین:
" وین" همان " بین" در پارسیِ کُنونی است که دچار دگرگونیِ آوایی " و/ب" شده است. ( " بین" بُن کُنونیِ کارواژه یِ " دیدن" است. )
3 - َ گ:ag یا َ ک: ak:
" َ گ:ag" پسوندِ زبانِ پارسیِ میانه بوده است که این پسوند در پارسیِ نو ( با زدایِشِ آوایِ " گ:g" ) به ریختِ " - ه : a - " درآمده است؛
( بمانندِ " دیسَگ/دیسه" ) . از همین رو واژه یِ " ایوینَگ " با آوایِ " - ه" در " آینه" پایان می یابد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پس با نگاه به تکواژها درمی یابیم که واژه یِ " ایوینگ/آینه" به چمِ " چیزی است که یکبینی و نمودِ یکسانی را پدید می آورد".
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
اگر بخواهیم برپایه یِ تکواژهایِ زبانِ پارسیِ کُنونی، واژه یِ " ایوینَگ" را بازآوری کنیم، واژه یِ " ایبینه:ēbēna ( ای. بین. ه ) " را خواهیم داشت.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگَشت:
رویبرگهای xviii و 31 از نبیگِ " فرهنگنامه کوچک پهلوی" ( دیوید مک کنزی )
( فرنگاره هایِ زیر را ببینید. )
آینه / آیینه
واژه ای پارسی از ریشه پهلوی āyēnak گرفته شده
در انگلیسی: mirror
در عربی: زجاج , مرآة
در ترکی: آینا
آیینه:
ایرانی باستان: از ریشه لغت day ( دیدن ) a dayanaka ( پیشوند )
سلیم
آیینه: هیچ دلیل منطقی نمی بینم که آیینه بنویسم و آینه بخانم، به شیشه ای که برای برگردان نمایه ها، خودمان و دیگران پشتش را جیوه مالی می کنند آینه گویند و سه گونه ست: 1 ) آینه تخت، 2 ) آینه برآمده یا کوژ، 3 ) آینه گود یا کاو.
آینه آیه دستور الهی"کنتم خیر أمّة أُخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر "
= کنتم شرَّ أمّة؛ تأمرون بالمنکر وتعملون الشرَّ وتنهون عن المعروف وتبتعدون عن الخیرِ!
آیینه یک واژه ریشه دار در زبان فارسی میانه است و هیچ ربطی به زبان مردمان زرد پوست آسیای میانه ندارد
دعوا نکنید، حالا را دریابید که کلمات اجنبی انگلیسی دارد فرهنگ و تمدن همه مان را ( ترک و فارس و عرب و . . . ) را از بین میبرد!
آیینه ( آینه ) از واژه پارسی میانه "ēwēnag" گرفته شده است
آیینه = دایینه = دای اینه = چیزی که در خود روشنایی دارد ( در گذشته گمان میکردند نور از چشم و چیزهایی چون ایینه به بیرون پرتاب می شود و باعث دیدن می شده )
آینده = داینده = دای انده = روزهای بیشتر = نگر روزهایی بوده که در پیش داریم و واژه انده یا اند که در انداختن و اندودیدن و . . . میبنیم همان را در and لاتین به چم و یا ضرب میبینیم پس چند برابری مد نگراست و در خود چند = چ اند => دای انده = چندین روز و چون روز نماد امید و موفقیت بوده => چند روز آتی
... [مشاهده متن کامل] آئینه یا آیینه : این کلمه ترکی که در فارسی نیز جا افتاده است در واقع کلمه ی مستقلی در فارسی برای آیینه وجود ندارد، اصل آن آینا ( آی نا ) می باشد که بعد از وارد شدن به زبان فارسی بر اثر عدم تلفظ آ کوتاه ترکی توسط فارس ها، به صورت آینه و بعداً آیینه ( آئینه ) در آمده است.
... [مشاهده متن کامل]
آنالیز آینا : آینا در نقش اسم و کلمه ی مرکب از آی نا می باشد. آی، کلمه ی جامد در نقش اسم به معنی ماه ( فرهنگ داشقئن صفحه ی 57، فرهنگ بهزاد بهزادی، فرهنگ شاهمرسی ) آزربایجان اورفوقرافیا لؤغتی ) نا، اک ( پسوند ) شبیه ساز؛ چیزی شبیه وش فارسی بنابراین،
ترکیب آی نا=ماه وش در واقع اک ( پسوند ) "نا" در ترکی در مورد مسمی ای توضیح می دهد که شبیه اسم قبل از "نا" است. یعنی در اینجا " آی " مانند، شبیه آی ( یعنی شبیه ماه، ماه وش، ماه مانند )
در زبان کوردی
اوینک=میبیند
آیینه که در کوردی آو وینه تلفظ میشه به معنی آب مانند است
آیینه یعنی شبیه آب
زیباست که مردمان مغول چند هزار سال پیش میدانستند که ماه از خود نور ندارد و بازتاب دهنده نور خورشید است و واژه دروغین آی نا ساخته شد که مانند ماه بازتاب میدهد، آنهم کسانی که زبان خودشان پر از واژه های ایرانی
... [مشاهده متن کامل] و چینی و عربی و فرانسوی و قفقازی و . . . است و سپس میگویند که آیینه واژه مغولیست، پس منهم استدلال میکنم که نام های ساناز و سونیا چون واژه های سان و آز و سو و نیا ایرانی و فارسی هستند هر دو نام هایی فارسی و ایرانی هستند نه مغولی
درود ُ سپاس
آیینه در زبان پهلوی به دیسه "ایوینَگ" ( ewenag ) آمده که برگرفته از ریخت پارسی باستان آن " ادَیَنَکَ" است، دَی به معنی دیدن و ادینک به چم چیزیست که در آن چهره را می بینند.
واژه ایوینگ یا ایوینَه در گذر زمان به آیینه و آینه ساده تر شده است.
... [مشاهده متن کامل]
واژه " آبگینه" نیز نام دیگر آیینه در زبان پهلوی به دیسه " آبگینَگ" آمده است. در این واژه، گین" پسوند فروزه ( صفت ) ساز است، به چم چیزی مانند آب، در این نام گذاری از ویژگی بازتاب فرتور ( تصویر ) در آب بهره گیری شده است. هرآینه، پهنه بیرنگ آب بگونه ای، نخستین آیینه ای بود که آدمی در آن چهرۀ خود را دید.
دگرش واژه آبگینه به آیینه نیز دور از راستینگی نیست.
در برخی زبانهای ایرانی به آب، " آو یا اِو" گفته می شود در یک گمانه زنی می توان گفت که واژه " اوینه" ( آب مانند، از جنس آب ) به چیزی گفته می شود که فرتور در آن نمایان می شود که واژه آیینه از آن بدست می آید.
ایوینگ=اوینه ( آبگینه ) =آیینه
فارسیش از یجای دیگه و ترکیش از ی ریشه ی دیگر هست
خیلی لغات در همه زبان ها هست ولی معنیش فرق میکنه
حتی اگه معنیش یکی باشه ریشش فرق داره
آینا ( ترکی )
آئینه ( فارسی )
آینی در ترکی به معنی دقیقا همان هست
آی یعنی ماه
آینا در ترکی بع معنی دختر زیباروی سفید چهره هستش
( دهخدا و آبادیس )
همچنین در کنارش اشاره شده آینا در ترکی یعنی آیینه
... [مشاهده متن کامل]
آینا به سان ماه هم در ترکی هست
یانسیماخ در ترکی یعنی بازتاب و . . .
یانسیمیش یعنی بازتابیده و شبیه هم هست و شکلک در اوردن
پس آینا ترکی هست
آینا یعنی بازتاب خودت ( آیینه ) و زن زیباروی سفید
آینا ریشش ترکی و معنی آیینه میده و ربطی به فارسی ندارد
متاسفانه برخی از آنجا که به زبان ترکی آشنا نیستند هر واژه ای در زبان فارسی که در ترکی هست را فارسی می پندارند. آینا از ریشه آی به معنی ماه گرفته شده، پسوند نا شباهت رو می رسونه، آینا یا درست تر آیناق وسیله ای که مانند ماه نور و تصویر اجسام را منعکس می کند
یک واژه ایرانی و پارسی که ترک ها هم این کلمه را از پارسی قرض گرفته اند و استفاده میکنند. .
چیزی اجسام را به صورت قریینه نشان می دهد.
اون چیزایی رو که میخوایم نداری اونایی رو که نمیخوایم . . . .
شیشه ای که انسان خود را در ان می بینند و شانه کردن موی سر خودو. . . . جلوی ان انجام می دهند.
ریشه درزبان کوردی دارد
آو، وینه یعنی به شبیه به آب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)