Eucharistie با تلفظ اَویخاریستی به زبان آلمانی ( به زبان نیمه عربی و نیمه فارسی دینی دینداران امروز ایرانی : عشای ربانی ) ممکن است به زبان فارسی آن زمان غیر از " او خواری " معنای دیگری هم داشته بوده باشد به شکل " او خاری ست ". احتمالا به علت گذاشتن حلقه ای از خار بر روی سر وی به رسم طعنه و تمسخر که مردم ببیند : این مردی که یک تاج خاری بر سر خونینش دارد، ادعایش اینست که از خاندان داوود است و شاه قوم یهود.
... [مشاهده متن کامل]
فاریزیان یکی از دو جناح پیشوایان دینی قوم یهود ( جناح دیگر یعنی سادوسیان به شکل شاهدوسیان به معنای دینداران دوستدار حاکمیت شاه و نه حاکمیت پیشوایان دینی ) به این علت ایسا را به عنوان شاه یهود نپذیرفته اند که ایسا دارای رگه آرامی بوده و بطور کامل از لحاظ خونی یهودی نبوده است. خود داوود ( David با تلفظ دَیوید به زبان های غربی، اما در اصل و ریشه با تلفظ دَوید، صرف فعل یا مصدر دویدن در زبان فارسی برای سوم شخص مفرد در زمان ماضی یا گذشته ساده ) بطور کامل یهودی نبوده بلکه چند نسل قبل از تولد وی، یک مالک ثروتمند یهودی با یک زن بیگانه از قومی دیگر به نام مالِکیتِن ( مالکی ها ) ازدواج کرده و داوود از آن خط و سلسله بوده . خود داوود به علت عمل قهرمانانه به پادشاهی در بین قوم یهود رسیده است و نه اینکه یَهوَه ( خدای کلمه ای قوم یهود ) اورا برای آن شغل انتخاب نموده بوده باشد.
ما انسان ها به ویژه پیروان دین مسیحیت در بدن ایسا قرار نداریم بلکه هرکدام ( منجمله بقیه موجودات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی ) ذرات ناچیزی هستیم در بطن هستی یا وجود، ماهیت و ذات مطلق و بیکران و بی نهایت پروردگار یا آفریدگار کائنات و نه در بیرون یا خارج از وی و یا از چیز دیگری.
سوال : ایسا مسیح در حال حاضر کجاست و کَی برمیگردد؟
پاسخ : به یقین و بدون شک و تردید ایسا در این لحظه جاودانه حال در سمت راست پدر آسمانی اش بر روی یک عرش جلوس نکرده بلکه بدن تثلیثی مادی روانی روحی اش ( به زبان علمی بدن اتمی اش متشکل از جرم و انرژی و خلاء ) در بستر امن و ساکن و پیوسته و فراگیر زندگی بخش جان خدای حقیقی و واقعی در همین واقعیت و طبیعت به اصطلاح مادی تجزیه و تحلیل گردیده و جذب خاک شده ( البته استخوان هایش هنوز بطور کامل تجزیه نگردیده، اما مطمئنن خواهند شد ) . اما نفس مجرد یا من اش [درست مانند نفوس مجرد یا من های اموات یا مردگان ( منجمله نفوس مجرد یا من های نباتات و حیوانات خشک شده و مرده ) و نفوس مجرد یا من های آیندگان که تا پایان انقراض کامل در منظومه شمسی هنوز از مادر متولد نشده اند] در نفس مجرد یا من واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی در خواب سنگین، ژرف و شیرین بسر میبرد و بموازات آن در طی حالت برزخ به کمک حواس، غرائز ، فهم و عقل بیکران وی از مشاهده و تجربه عشق و زندگی رویائی بهمراه توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار است و آنهم نه تا وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت بر اساس تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل《دنیا - برزخ - آخرت》 که یک راه بسیار کوتاه و میان بُر بیش نبوده و نمی باشد بلکه تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادرش ماریا یا مریم و تولد دوباره ( حدود نُه بعد ) در همین دنیا و در شهر بی تله ام ( بیت لحم ) در مداری بر تر .
Bethlehem با تلفظ بِت لِهِم به زبان آلمانی در اصل و ریشه از سه کلمه فارسی ساخته شده ؛ بی تله ام.
این نام از دیدگاه معمار و سازنده آن روستا یا شهرک به معنای زیر بوده : بی تله یا بی دامِ من.
برای انسان امروز و آینده به ویژه خود ما ایرانیان شاید مفید و ثمر بخش و راه گشا باشد بدانیم که پس از مرگ هیچگونه تله یا دام مخوف و هولناکی در انتظار هیچ فرد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) در کمین ننشسته است از قبیل شئول ( Scheol ) دین یهود و آتش روبنده یا جاروب کننده جهنمی دین مسیحیت ( Fegefeuer ) و گودال های جهنمی در عالم میانی تحت عنوان برزخ دین اسلام ( hoellische Grube یا hole like hell ) بلکه بهشت برین در قالب رویاهای حقیقی و روشن بهمراه برآورده شدن کلیه آرزوی های نیک در بخش آگاه و ناخودآگاه یا زیر سطح آگاه دنیوی و آنهم بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها، گفتار، رفتار ها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی.
این گیتی یا کیهان و یا این جهان چه باشد با این همه وسعت و گستردگی و فراخی از دید محدود ما انسان ها در بین جهان های موازی و بیشمار/
جز قطره ی ناچیزی جاودانه گرفتار در بند و کمند و پیچ و خم زلف و عشق تو ای یار ای پروردگار یا در بطن وجود و ماهیت و ذات مطلق و بیکران تو ای آفریدگار/؟.
نام ایسا ( در زبان و خط عربی عیسی ) در زبان فارسی سومریِ آبراهام یا ابراهیم و اجداد دوردست ایرانی وی، یک بینش و باور حقیقی بوده به معنای یکی بودن آفریدگار کائنات و خود کائنات یا یکی بودن خالق و مخلوقات. ایسا به شکل ای سا مخفف این سا به معنای شبیه، مثل یا مانند این. ضمیر دوم شخص مفرد این، به یک فرد انسانی اشاره نداشته بلکه کل این گیتی یا کیهان و یا این جهان.
نام فرزند دوم ابراهیم ایساّک ( در زبان عربی اسحاق ) به شکل ایسا اک به معنای ایسای کوچک و نه آنکه خندید.
ماریا مادر ایسا یا مریم عذرا حدود دوهزار سال پس از آبراهام یا ابراهیم براین بینش و باور اشتباه بوده که منظور پدر بزرگ ابراهیم از انتخاب این نام برای فرزند دومش به شکل ایسای کوچک این بوده که در آینده ایسای بزرگ به ظهور و پیدایش خواهد رسید.
... [مشاهده متن کامل]
فاریزیان یکی از دو جناح پیشوایان دینی قوم یهود ( جناح دیگر یعنی سادوسیان به شکل شاهدوسیان به معنای دینداران دوستدار حاکمیت شاه و نه حاکمیت پیشوایان دینی ) به این علت ایسا را به عنوان شاه یهود نپذیرفته اند که ایسا دارای رگه آرامی بوده و بطور کامل از لحاظ خونی یهودی نبوده است. خود داوود ( David با تلفظ دَیوید به زبان های غربی، اما در اصل و ریشه با تلفظ دَوید، صرف فعل یا مصدر دویدن در زبان فارسی برای سوم شخص مفرد در زمان ماضی یا گذشته ساده ) بطور کامل یهودی نبوده بلکه چند نسل قبل از تولد وی، یک مالک ثروتمند یهودی با یک زن بیگانه از قومی دیگر به نام مالِکیتِن ( مالکی ها ) ازدواج کرده و داوود از آن خط و سلسله بوده . خود داوود به علت عمل قهرمانانه به پادشاهی در بین قوم یهود رسیده است و نه اینکه یَهوَه ( خدای کلمه ای قوم یهود ) اورا برای آن شغل انتخاب نموده بوده باشد.
ما انسان ها به ویژه پیروان دین مسیحیت در بدن ایسا قرار نداریم بلکه هرکدام ( منجمله بقیه موجودات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی ) ذرات ناچیزی هستیم در بطن هستی یا وجود، ماهیت و ذات مطلق و بیکران و بی نهایت پروردگار یا آفریدگار کائنات و نه در بیرون یا خارج از وی و یا از چیز دیگری.
سوال : ایسا مسیح در حال حاضر کجاست و کَی برمیگردد؟
پاسخ : به یقین و بدون شک و تردید ایسا در این لحظه جاودانه حال در سمت راست پدر آسمانی اش بر روی یک عرش جلوس نکرده بلکه بدن تثلیثی مادی روانی روحی اش ( به زبان علمی بدن اتمی اش متشکل از جرم و انرژی و خلاء ) در بستر امن و ساکن و پیوسته و فراگیر زندگی بخش جان خدای حقیقی و واقعی در همین واقعیت و طبیعت به اصطلاح مادی تجزیه و تحلیل گردیده و جذب خاک شده ( البته استخوان هایش هنوز بطور کامل تجزیه نگردیده، اما مطمئنن خواهند شد ) . اما نفس مجرد یا من اش [درست مانند نفوس مجرد یا من های اموات یا مردگان ( منجمله نفوس مجرد یا من های نباتات و حیوانات خشک شده و مرده ) و نفوس مجرد یا من های آیندگان که تا پایان انقراض کامل در منظومه شمسی هنوز از مادر متولد نشده اند] در نفس مجرد یا من واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی در خواب سنگین، ژرف و شیرین بسر میبرد و بموازات آن در طی حالت برزخ به کمک حواس، غرائز ، فهم و عقل بیکران وی از مشاهده و تجربه عشق و زندگی رویائی بهمراه توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار است و آنهم نه تا وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت بر اساس تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل《دنیا - برزخ - آخرت》 که یک راه بسیار کوتاه و میان بُر بیش نبوده و نمی باشد بلکه تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادرش ماریا یا مریم و تولد دوباره ( حدود نُه بعد ) در همین دنیا و در شهر بی تله ام ( بیت لحم ) در مداری بر تر .
Bethlehem با تلفظ بِت لِهِم به زبان آلمانی در اصل و ریشه از سه کلمه فارسی ساخته شده ؛ بی تله ام.
این نام از دیدگاه معمار و سازنده آن روستا یا شهرک به معنای زیر بوده : بی تله یا بی دامِ من.
برای انسان امروز و آینده به ویژه خود ما ایرانیان شاید مفید و ثمر بخش و راه گشا باشد بدانیم که پس از مرگ هیچگونه تله یا دام مخوف و هولناکی در انتظار هیچ فرد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) در کمین ننشسته است از قبیل شئول ( Scheol ) دین یهود و آتش روبنده یا جاروب کننده جهنمی دین مسیحیت ( Fegefeuer ) و گودال های جهنمی در عالم میانی تحت عنوان برزخ دین اسلام ( hoellische Grube یا hole like hell ) بلکه بهشت برین در قالب رویاهای حقیقی و روشن بهمراه برآورده شدن کلیه آرزوی های نیک در بخش آگاه و ناخودآگاه یا زیر سطح آگاه دنیوی و آنهم بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها، گفتار، رفتار ها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی.
این گیتی یا کیهان و یا این جهان چه باشد با این همه وسعت و گستردگی و فراخی از دید محدود ما انسان ها در بین جهان های موازی و بیشمار/
جز قطره ی ناچیزی جاودانه گرفتار در بند و کمند و پیچ و خم زلف و عشق تو ای یار ای پروردگار یا در بطن وجود و ماهیت و ذات مطلق و بیکران تو ای آفریدگار/؟.
نام ایسا ( در زبان و خط عربی عیسی ) در زبان فارسی سومریِ آبراهام یا ابراهیم و اجداد دوردست ایرانی وی، یک بینش و باور حقیقی بوده به معنای یکی بودن آفریدگار کائنات و خود کائنات یا یکی بودن خالق و مخلوقات. ایسا به شکل ای سا مخفف این سا به معنای شبیه، مثل یا مانند این. ضمیر دوم شخص مفرد این، به یک فرد انسانی اشاره نداشته بلکه کل این گیتی یا کیهان و یا این جهان.
نام فرزند دوم ابراهیم ایساّک ( در زبان عربی اسحاق ) به شکل ایسا اک به معنای ایسای کوچک و نه آنکه خندید.
ماریا مادر ایسا یا مریم عذرا حدود دوهزار سال پس از آبراهام یا ابراهیم براین بینش و باور اشتباه بوده که منظور پدر بزرگ ابراهیم از انتخاب این نام برای فرزند دومش به شکل ایسای کوچک این بوده که در آینده ایسای بزرگ به ظهور و پیدایش خواهد رسید.