ایچ : در پهلوی اچ ēč ریختی است از " هیچ " و کاربردی کهن و ویژگی سبکی شاهنامه .
( ( که من رفتنی ام سوی کارزار
ترا جز نیایش مباد ایچ کار ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 303. )
( ( که من رفتنی ام سوی کارزار
ترا جز نیایش مباد ایچ کار ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 303. )
نوش ، نوشیدن