ایندگان


    posterity

مترادف ها

posterity (اسم)
اعقاب، اولاد، زادگان، ایندگان، اخلاف

پیشنهاد کاربران

به معنی افرادی که رفت و آمد میکنند هم ذکر شده است
بود سال ها کز سر آیندگان
ندیدم کسی جز تو ز آیندگان
✏ �نظامی�
they to after ages
That they to after Ages may be known,
Not Copies drawn, but Issues of thine own;
Nay, let thy Men of Wit too be the same,
All like to thee, and diffring but in Name;
But let no Alien Sydney Interpose,
To lard with Wit thy hungry Epsome Prose:
Posterity
آیندگان
نسل های آینده
پسینیان. [ پ َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) ( مقابل پیشینیان ) آخریان. متأخران. آیندگان : نیکبختان بحکایت و امثال پیشینیان پند گیرنداز آن پیشتر که پسینیان بواقعه ایشان. ( گلستان ) .
کسانی که بعد از ما به وجود می آیند
انسانهای بعد از ما