ایفاء

/~ifA/

    fulfilment
    discharge
    satisfaction
    payment

مترادف ها

function (اسم)
تابع، عمل، کار، ماموریت، وظیفه، پیشه، مقام، کارکرد، کار ویژه، ایفاء، ایین رسمی

پیشنهاد کاربران

ایفاء: [اصطلاح حقوق]در مورد پرداخت دین به کار می رود.
پرداخت کردن / ایفاء الدَّین: پرداخت بدهی

بپرس