ایفا

/~ifA/

    rendition
    execution

فارسی به انگلیسی

ایفا کردن
render, enact, perform

ایفا کردن نقش به طور غلو امیز
overact

مترادف ها

performance (اسم)
انجام، اجرا، نمایش، ساخت، کارایی، شاهکار، کار برجسته، ایفا

پیشنهاد کاربران

ایفا: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
کِتیا ( سغدی )
ایفا: ( عربی ) ( اسم مصدر ) انجام دادن، بجا آوردن.
ایفای نقش: 1 - بازی کردن در جایگاهی که برای یک بازیگر تعیین شده است. 2 - انجام دادن وظیفه ای که بر دوش کسی گذاشته شده است. ( فرهنگ بزرگ سخن ) .
در قانون مدنی به معنی وفای به عهد.
ایفا
یعنی حق کسی را کامل دادن.
در حقوق میتوان به ایفای مهریه اشاره کرد.
ایلا
برای مثال
فلانی درفیلم. فلان نقش خوبی ایفاکرد

بپرس