دیکشنری
مترجم
بپرس
ایستگاه فرعی
substation
whistle-stop
دنبال کنید
مترادف ها
substation
(اسم)
شعبه، ایستگاه فرعی، خرده ایستگاه
wayside
(اسم)
بندر، کنار جاده، ایستگاه فرعی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها