ایستا

/~istA/

    resistant
    right
    stagnant
    standing
    static
    stationary
    steady

فارسی به انگلیسی

ایستا بودن
stagnate

ایستا شدن
settle, stagnate

ایستا کردن
fix, immobilize, settle, stagnate, station

ایستا کردن قیمت ها
freeze

ایستا کردن نرخ ارزها
freeze

مترادف ها

resting (صفت)
خوابیده، ساکن، راکد، ایستا

static (صفت)
ساکن، راکد، بی حرکت، ایستاده، ایستا، وابسته به اجسام ساکن

stationary (صفت)
ساکن، بی تغییر، بی حرکت، ایستا، لایتغیر، استاده

stagnant (صفت)
متراکم، راکد، کساد، ایستا، بدون حرکت

پیشنهاد کاربران

بی جنب جوش
فاقد تحرک و پویایی
ماندنی. پایدار . ( ریاضی ) ؛ ایستا در ریاضیات، به فرایندی گویند که توزیع آن در یک زمان ثابت با توزیع در زمان ها و موقعیت های مختلف یکی باشد.

بپرس