ایراد کردن


    pose
    to deliver
    to adduce
    to cavil

فارسی به انگلیسی

ایراد کردن خطابه
deliver

مترادف ها

quote (فعل)
نقل کردن، ایراد کردن، نقل قول کردن، مظنه دادن، نقل بیان کردن

deliver (فعل)
ازاد کردن، تحویل دادن، ایراد کردن، رستگار کردن

پیشنهاد کاربران

اعتراض کردن
Objict to; Cricise; Utter; Cite; Reference; Deliver; Lay
ایراد کردن: وارد نمودن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۴۲ ) .

بپرس