ایام

/~ayyAm/

    season
    tide
    time
    days

فارسی به انگلیسی

ایام اعیاد
high holidays

ایام سور چرانی و خوشی قبل از دوران روزه
carnival

ایام فترت
interregnum

ایام گذشته
yesterday

ایام مرخصی
holiday

ایام مقدس پیش از کریسمس
advent

ایام نوئل
yule

ایام کریسمس
christmastime, yuletide

مترادف ها

time (اسم)
عصر، عهد، فرصت، ساعت، روزگار، زمان، مرتبه، مدت، هنگام، وقت، موقع، گاه، زمانه، حین، ایام

پیشنهاد کاربران

به جای واژه بیگانه و عربی "ایام"، بگوییم "دوره، زمان" که بسیار زیباتر از این "ایام" هستند!
بدرود!
در متون پهلوی واژه ی "آوام" بسیار بکار میرود و چم آن "زمانه"، "دوره" و "عصر" است. شاید این واژه ی پارسی، یعنی "آوام" یا گاهی "اُوام"، با واژه ی" ایام" عربی که جمع "یوم" میباشد اشتباه گرفته شده و با گذشت
...
[مشاهده متن کامل]
زمان دیگر جدایی ناپذیر شده اند در زبان. شاید هم این واژه، یعنی آوام، از زبانهای دیگر سامی به پهلوی رسیده و همان معنی "روزها" را دارد. برای نمونه از زبان آرامی که داد و ستد گسترده ای با پارسی میانه داشت.

جمع یوم - روزها ومقاطع زمانی ( هفته ودهه ) که مقارن با مناسبتی است
دوره ها، فی سته ایام :در شش دوره
دوران ، مراحل ، روزها
روزگار

بپرس