فارسی به انگلیسی
ایا خواهید رفت
ایا می توان ان را دید
ایا کتاب خود را به من خواهید داد
مترادف ها
چه، اگر، چنانچه، ایا، کاش، هر گاه، خواه، هر وقت، ای کاش، بفرض
چه، ایا، خواه
پیشنهاد کاربران
نام خدا و پادشاه مردمان زاگرس در ناحیه خوزستان و لرستان به مرکزیت مسجدسلیمان و ایذه ( آیاپیر )
اسم Aya هست
می تونید سرچ کنید
می تونید سرچ کنید
آیا :چرا: ( به انگلیسی ) :why , is
ایا=ای
حرف ندا است.
ایا سوسن بنا گوشی که داری به رشک خویشتن هر سوسنی را👇👇
ای آنکه رویت مانند سوسن است و همه سوسن ها بە تو رشک میورزند.
حرف ندا است.
ایا سوسن بنا گوشی که داری به رشک خویشتن هر سوسنی را👇👇
ای آنکه رویت مانند سوسن است و همه سوسن ها بە تو رشک میورزند.
آیا ، اسم دختره ترکی به معنی ( به ماه ) هستش . . . . خیلی هم زیباست . . .
Aya 🌙
ایا:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " ایا" می نویسد : ( ( ایا واژه ی فراخواند ( ندا ) است و ریختی کهن تر از "ی" می باید بود. چنان می نماید که ریختی دیگر از ایا "یا" است: که آن نیز به نشانه ی فراخواند به کار می رود نمونه را در این جمله آشنا:" یا علی! مدد ! " . ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( ایا آنکه تو آفتابی همی!
چه بودت که بر من نتابی همی؟ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 202 )
دکتر کزازی در مورد واژه ی " ایا" می نویسد : ( ( ایا واژه ی فراخواند ( ندا ) است و ریختی کهن تر از "ی" می باید بود. چنان می نماید که ریختی دیگر از ایا "یا" است: که آن نیز به نشانه ی فراخواند به کار می رود نمونه را در این جمله آشنا:" یا علی! مدد ! " . ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( ایا آنکه تو آفتابی همی!
چه بودت که بر من نتابی همی؟ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 202 )
معنی مشهور �آیا� همان ادات پرسش معروف است، امّا احیاناً در متون قدیم با معانی دیگری از آن روبه رو می شویم که ذیلاً به تعدادی از آن ها اشاره می شود:
الف ) حسرت و افسوس؛ چنان که در این بیت سعدی آمده است:
... [مشاهده متن کامل]
گفتم آیا که در این درد بخواهم مردن
که محال است که حاصل کنم این درمان را
با اندک تأمّلی در بیت دانسته می شود که هیچ پرسشی، نه حقیقی و نه مجازی، در آن وجود ندارد و تنها چیزی که از آیا دانسته می شود، دریغ و حسرت و افسوس است. ( برگ نیسی، غزلیّات سعدی، ص۵۳ )
سعدی در این حکایت نیز آیا را در همین مفهوم آورده است:
یکی متّفق بود بر منکَری
گذر کرد بر وی نکومحضری
نشست از خجالت عرق کرده روی
که آیا خجل گشتم از شیخ کوی!
شنید این سخن پیر روشن روان
بر او بربشورید و گفت ای جوان
نیاید همی شرمت از خویشتن
که حق حاضر و شرم داری ز من؟
قطعاً در سخن مردی که از شیخ کوی شرمنده شده هیچ پرسشی وجود ندارد و او با تعبیر �آیا خجل گشتم…� فقط از افسوس خویش از شرمساری در برابر شیخ نکومحضر خبر می دهد.
این معنی آیا گویا تحوّل یافتۀ قید �آی� است. آی که در برخی متون به صورت �ای� هم ضبط شده، در متون کهن اسم صوتی بوده است برای بیان حسرت و افسوس. به عنوان مثال رابعه دختر کعب سروده است:
کاشک من از تو برستمی به سلامت
آی فسوسا کجا توانم رستن؟!
این مفهوم تحسّر و افسوس گویا تا روزگار مولّف صحاح الفرس هم از آیا دریافت می شده که در تعریف آن نوشته است:
� کلمه ای است که نومیدان گویند بر طریق استخبار و استفهام تا معلوم شود که مطلوب به حصول خواهد رسید یا نه؟�
البتّه چنانچه از شواهد سخن سعدی پیدا بود دلالت آیا بر افسوس و حسرت بدون استفهام و استخبار نیز صورت می گرفته است.
و آیا از آیا در این بیت دیگر سعدی چیز دیگری جز همان حسرت و دریغ دریافت می شود:
آیا که به لب رسید جانم
آوخ که ز دست شد عنانم!
ب ) در معنی �آوخ� و بیان شگفتی یا تأکید معنی شرط؛ مثل این بیت انوری:
چاکر او باش آیا گر میسّر گرددت
بس خداوندی که بر اقران کنی زآن چاکری!
یعنی اگر بندۀ این ممدوح شوی آوخ که چه خداوندی ها در آن چاکری نصیب تو خواهد شد! بدیهی است که در بیت هم هیچ مفهومی از استفهام وجود ندارد و اگر مفهومی برای آیا قایل شویم چیزی جز مفهوم آوخ برای بیان شگفتی یا تأکید شرط جمله نخواهد بود.
ج ) قید شک؛ چنان که خاقانی سروده است:
آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود
آیا که نه شب بود که تاریخ بقا بود
یعنی: گویا آن شب وصال شب نبود…
نقل از محمد رضا ترکی
الف ) حسرت و افسوس؛ چنان که در این بیت سعدی آمده است:
... [مشاهده متن کامل]
گفتم آیا که در این درد بخواهم مردن
که محال است که حاصل کنم این درمان را
با اندک تأمّلی در بیت دانسته می شود که هیچ پرسشی، نه حقیقی و نه مجازی، در آن وجود ندارد و تنها چیزی که از آیا دانسته می شود، دریغ و حسرت و افسوس است. ( برگ نیسی، غزلیّات سعدی، ص۵۳ )
سعدی در این حکایت نیز آیا را در همین مفهوم آورده است:
یکی متّفق بود بر منکَری
گذر کرد بر وی نکومحضری
نشست از خجالت عرق کرده روی
که آیا خجل گشتم از شیخ کوی!
شنید این سخن پیر روشن روان
بر او بربشورید و گفت ای جوان
نیاید همی شرمت از خویشتن
که حق حاضر و شرم داری ز من؟
قطعاً در سخن مردی که از شیخ کوی شرمنده شده هیچ پرسشی وجود ندارد و او با تعبیر �آیا خجل گشتم…� فقط از افسوس خویش از شرمساری در برابر شیخ نکومحضر خبر می دهد.
این معنی آیا گویا تحوّل یافتۀ قید �آی� است. آی که در برخی متون به صورت �ای� هم ضبط شده، در متون کهن اسم صوتی بوده است برای بیان حسرت و افسوس. به عنوان مثال رابعه دختر کعب سروده است:
کاشک من از تو برستمی به سلامت
آی فسوسا کجا توانم رستن؟!
این مفهوم تحسّر و افسوس گویا تا روزگار مولّف صحاح الفرس هم از آیا دریافت می شده که در تعریف آن نوشته است:
� کلمه ای است که نومیدان گویند بر طریق استخبار و استفهام تا معلوم شود که مطلوب به حصول خواهد رسید یا نه؟�
البتّه چنانچه از شواهد سخن سعدی پیدا بود دلالت آیا بر افسوس و حسرت بدون استفهام و استخبار نیز صورت می گرفته است.
و آیا از آیا در این بیت دیگر سعدی چیز دیگری جز همان حسرت و دریغ دریافت می شود:
آیا که به لب رسید جانم
آوخ که ز دست شد عنانم!
ب ) در معنی �آوخ� و بیان شگفتی یا تأکید معنی شرط؛ مثل این بیت انوری:
چاکر او باش آیا گر میسّر گرددت
بس خداوندی که بر اقران کنی زآن چاکری!
یعنی اگر بندۀ این ممدوح شوی آوخ که چه خداوندی ها در آن چاکری نصیب تو خواهد شد! بدیهی است که در بیت هم هیچ مفهومی از استفهام وجود ندارد و اگر مفهومی برای آیا قایل شویم چیزی جز مفهوم آوخ برای بیان شگفتی یا تأکید شرط جمله نخواهد بود.
ج ) قید شک؛ چنان که خاقانی سروده است:
آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود
آیا که نه شب بود که تاریخ بقا بود
یعنی: گویا آن شب وصال شب نبود…
نقل از محمد رضا ترکی