آگاهی یا consciousness یعنی این که کننده/فاعل، افزون براین که می داند چه می کند، می داند که چرا، چه گونه و چه کسی چنین می کنند. در آگاهی، هم کننده ی کار است و هم بیننده و دانا به چرایی ها و چه سانی انجام کار است. 1403/1/10
آگاه شدن ، دانایی ، معرفت . . . . . کپی ممنوع
آگاهی یعنی دانستگی از موضوعات . موضوع مادی و غیر مادی.
آگاهی در دل پدیدار میشود و سپری می گردد و محتوای آن به آگاهی بعدی منتقل میشود و موجب هوشیار شدن و هوشیاری می شود . آگاهی با سرعت میلیون در ثانیه ، پدیدار می شود و سپری میشود . حقیقت آدمی، آگاهی است .
... [مشاهده متن کامل]
اگر موضوعِ آگاهی ، بدن و احساسات و افکار باشد ، مبشود ، آگاهی داننده یا نفس یا من .
اگر آگاهی بعدی به مشاهده و نظاره آگاهی داننده ، بنشیند ، میشود آگاهی مشاهده گر .
اگر آگاهی مشاهده گر به مشاهده خود بنشیند میشود ، آگاه بودن . و آگاه بودن ، یعنی تنها و فقط بودن ، شاهد بودن .
پس حقیقت خویشتن خویش ، ذات خویش همان آگاهی است که خصلت و طبیعتش ، شاهد بودن است .
آگاهی، جان است . جان هم ذره ای از اقیانوس آگاهی یا شمس الحق یا خدا است.
سلام ببخشد مال من شش حرفه کسی جوابش رو میدونه
آگاهی یعنی فهمیدن.
مشاهده بدون قضاوت = آگاهی
دانستن و درک حقیقت هر چیز
هشیاری - توجه
خبرت . [ خ ُ رَ ] ( ع اِمص ) آگاهی . ( یادداشت بخط مؤلف ) . || بصیرت در امری . ( یادداشت بخط مؤلف ) . || ( اِ ) کارشناس . ( یادداشت بخط مؤلف ) رجوع به خِبرَه و خُبرَه شود. || ( مص ) آزمودن . ( دهار ) . رجوع به خُبرَه در این لغتنامه شود.
آگاهی باشه
هشیاری . . . . . .
دانش فهم
راضی شدن
درایت و دانایی
Consciousness
وقوف، آگهی، اطلاع، خبر، بینش، شناخت، علم، معرفت، دانایی، روشن ضمیری، هوشیاری، تامینات
آگاهی
این واژه پارسی از دو بخش درست شده :
آگاهی : آگا - هی
آگا = در پارسی کهن آگ یا آک به مینه چشم بوده که با:
آلمانی : Auge
انگلیسی : eye که وات g ورافتاده است و لَفزیده نمیشود مانند high که وات هایgh بر زبان نمی آیند.
... [مشاهده متن کامل]
هی = این شماره سه در پارسی است که برای آسانی به لب آوری برخی وخت ها " سی " گفته می شود مانند : سی سَد که درستش سه سَد است : ۳۰۰.
پس آگاهی < آگاسی< آگاسه یا چشم سوم است.
به آلمانی dritte Auge = چشم سِوُم
در بوداگری یا بیدارگری و در هستی شناسی یا عرفان ایرانی چشم سوم همان بیداری روحی است که به آن چشم جان میگفتند .
چشم از اندام ِ تَن را چشم سَر می گویند.
اخبار
اقدام و عمل
دانستنی
وقوف
اگاهی:تنبیه
اطلاع
درایت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)