اگاه کردن، اشاره، هشدار، اخطار، اعلام خطر، اعلام، اژیر، تحذیر، زنگ خطر
اشنا کردن، اگاه کردن، مسبوق کردن، مطلع کردن
اگاه کردن، گفتن، خبر دادن، اگاهی دادن، مطلبی را رساندن، چغلی کردن، خبرچینی کردن، خبردادن از، اطلاع دادن، مستحضر داشتن
اگاه کردن، نصیحت کردن، پند دادن، وعظ کردن، موعظه کردن
اگاه کردن، دستور دادن، درک کردن، تعلیم دادن
اگاه کردن، خبر دادن، تذکر دادن، اخطار کردن به، هشدار دادن، متنبه کردن