اکثریت

/~aksariyyat/

    absolute majority
    body
    generalities
    mass
    preponderance
    preponderancy
    mejority

فارسی به انگلیسی

اکثریت داشتن
predominate, preponderate

اکثریت مطلق
absolute majority, simple majority

اکثریت نسبی
plurality

مترادف ها

bulk (اسم)
توده، میزان، جسم، تنه، حجم، اکثریت، اندازه، جثه، جسامت

majority (اسم)
اکثریت، بیشان

feck (اسم)
قسمت، اکثریت

پیشنهاد کاربران

اگر پس وند {ینه} را که در کمینه و بیشینه به کار رفته، الگو بگیریم، میتوان برای اقلیت و اکثریت واژه های کمترینه و بیشترینه را ساخت
بیشترینی، بیشتریگی
🇮🇷 همتاهای پارسی:
بیشترینی
بیشتریگی
‏خُردپاره = اقلیت
کَلانپاره = اکثریت
{خردپاره: خرد پاره ( بخش، part )
کلانپاره: کلان پاره}
‎#پیشنهاد_شخصی
‎#پارسی دوست
اکثر: بیشتر یا بیشترین
اکثریت: اسم مصدر، وضع و کمیّت بیشتر در مقابل اقلیت.
این دو کلمه را نباید به جای هم به کار برد. اکثر صفت تفصیلی و به معنای "بیشتر" یا" بیشترین" است، ولی اکثریت اسم مصدر و به معنای" وضع و کمیّت بیشتر است ( در مقابل اقلیت که بر کمیت کمتر دلالت می کند ) مثلا می توان گفت:" مجلس از اکثریت افتاد "اما نمی توان گفت:" اکثریت نمایندگان مجلس را ترک کردند "بلکه باید گفت:" اکثر نمایندگان مجلس را ترک کردند" ( چنانکه در مفهوم مقابل آن هرگز گفته نمی شود:" اقلیت نمایندگان مجلس را ترک کردند " ) . در اغلب نوشته های این زمان، اکثریت به غلط به جای اکثر به کار رفته است. مثال های زیر که نمونه ای از این استعمال غلط است از منابع مختلف گرفته شده است:" اکثریت مردم نیجریه مسلمان اند"اکثریت مترجمان ما کسانی هستند که چون نمی توانند بنویسند به ترجمه می پردازند ". " هنگامی که مقاله ام را برای چاپ به هیئت تحریریه ی آن ماهنامه ارائه دادم اکثریت آنها با انتشار آن مخالفت کردند. "
...
[مشاهده متن کامل]

( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۳۴. )

اکثریت : [ اصطلاحات مجلسی ] به گروهی که در مجلس تعداد نمایندگان بیشتری را در بر بگیرد اکثریت گفته می شود.

بپرس