اولی

/~avvali/

    first or former
    initial
    primary
    preponderant
    prior
    superior
    better
    (the) first or former
    intial

فارسی به انگلیسی

اولی تر بودن
supersede

اولی ترین
uppermost

مترادف ها

prior (صفت)
پیشین، قبلی، مقدم، جلوی، از پیش، اسبق، اولی

pristine (صفت)
پیشین، تر و تازه، اولی، طبیعی و دست نخورده

پیشنهاد کاربران

توضیحی درباره ی شعری که در فرهنگ دهخدا آمده است:
خون، شهیدان را ز آب اَولیٰ تَرَست
این خطا، از صد صَواب اَولیٰ ترست
شعر در باب عتاب کردن حق تعالی موسی را علیه السلام از بهر آن شبان است.
از بیت قبل آن شروع می کنم:
...
[مشاهده متن کامل]

گر خطا گوید، وُرا خاطی مگو
گر بوَد پُر خون شهید، او را مشو
خون، شهیدان را ز آب اَولیٰ تَرَست
این خطا، از صد صَواب اَولیٰ ترست
موسی، اگر چوپان خطا می گوید به او خاطی ( خطاکار ) نگو، اگر بدن شهید پر از خون است لازم نیست او را شستشو دهی. خون شهیدان در مقابل آب مقام بالاتری دارد ( لذا لازم نیست با آب، خون را کنار بزنی ) این خطای شبان هم که اخلاص و عشق به خدا در آن موج می زند هم از صد تا کار درست که در آن اخلاص و عشق نیست بهتر است.
این شعر معروف مولانا هم می خواهد مقام اخلاص و عشق را بیان کند هم این که برای درست کردن خطا باید ابتدا از روشهای محبت آمیز شروع کرد بلافاصله او را خطاکار خطاب نکنی بعضی آدمها روش درست را نمی دانند و اگر با خوبی به آن ها گفته شود با آغوش باز می پذیرند.

سلیم
اولی: پیشین
مونث" اول"
سرآمد

بپرس