اوراق واژه ای عربی و برگرفته از ریشه �ورق� که خود نیز معرب واژه فارسی �برگ� می باشد
در فارسی، فعل �اوراق کردن� یا �اوراق شدن� به معنی باز کردن قطعه قطعه، از کار انداختن، یا به قصد استفاده از قطعات جدا کردن به کار می رود، به ویژه برای خودروها، وسایل الکترونیکی و ماشین آلات همچنین در زبان گفتار، این معنی گسترش پیدا کرده و �اوراق� به صورت صفت برای افراد، اشیاء، و حتی مفاهیم به کار می رود، همانند :
... [مشاهده متن کامل]
�این کفشام دیگه اوراق شدن�
�فلانی از بس کار کرده، دیگه اوراق شده�
پاسخ به عبدالرضا :
در زبان ترکی استانبولی بجای این واژه از واژه فارسی �خرده� بهره می برند .
مشتی اوراق جمع مکسر ورقه یعنی ورقه ورقه کردن😑
به فارسی که رحم نمیکنی اقلن به عربی رحم کن!
در لغت نامه دهخدا و فرهنگ معین عربی گفت شده
واژه اوراق. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ وُرْق. رجوع به ورق شود. || ج ِ وِرْق. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( المنجد ) . || ج ِ وَرِق. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به ورق شود. || ج ِ وَرَق. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( المنجد ) :
... [مشاهده متن کامل]
الا تا باد نوروزی بیاراید گلستان را
و بلبل را به شبگیران خروش آید بر اوراقش.
منبع. لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
اوراق واژه ای تورکی است که اوبراق بوده و به چم فرسوده و کهنه می باشد دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص 132
اوراق نا درست است اوگار درست است
bonds - securities
اوراق: [عامیانه، اصطلاح] قراضه، اسقاط، ازکارافتاده .
ورق ها
نابود و بی اثر
اوراق دو معنی دارد .
اوراق = ب عنوان صفت میتوان استفاده کرد . کهنه . فرسوده
اوراق = جمع ورق است . برگه. برگه ها
مثل این شعر :بشوی اوراق اگر همدرس مایی /که علم عشق در دفتر نباشد
اجزای چیزی - پاره ها - جمع ورق
اهن پاره یا اهن فرسوده
در زبان ترکی به داس اوراق یا اوراقی گفته می شود .
لکنده
کهنه. فرسوده
ورق ها
stock
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)