اوارگی

/~AvAregi/

    vagrancy
    homelessness
    displacement
    exile
    vagabondage
    diaspora

مترادف ها

tramp (اسم)
اواره، ولگرد، اوارگی، صدای پا، ولگردی

dispersion (اسم)
انتشار، پراکندگی، تفرق، اوارگی، تجریهنور

vagrancy (اسم)
غلط، اوارگی، سرگردانی، در بدری، ولگردی، اوباشی

پیشنهاد کاربران

آوارگی شرایط بی خانمانی، بدون کار یا درآمد ثابت است. آوارگان معمولا در فقر زندگی می کنند و روزگار خود را با گدایی، گشتن در زباله ها، دزدی کوچک، کار موقت، یا ( اگر موجود باشد ) کمک دولتی سپری می کنند.
بدبختی - بیخانمانگی

بپرس