اهو

/~Ahu/

    defect
    fault
    disfigurement
    gazelle
    deer
    drawback

مترادف ها

defect (اسم)
علت، عیب، نقص، قصور، کمبود، کاستی، اهو، نکته ضعف

illness (اسم)
سقم، خستگی، اهو، شرارت، مرض، ناخوشی، کسالت، بدی، بیماری، عارضه کسالت

پیشنهاد کاربران

deer یعنی آهو و buck یعنی گوزن. البته همه دیدم آهو و گوزن رو همون deer باهم مینویسن
آهو فیلمی به کارگردانی و نویسندگی هوشنگ گلمکانی و سپیده آرمان و تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی محصول سال ۱۳۹۹ است.
اهو
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/آهو_(فیلم)
مارال
هو=به چم خوب و نیک و پاک
آهو با الف نفی=نا نیکو، ناخوب، ناپاک
آهو در سنسکریت آصو Aśu، در اوستایی: آسو Asu؛ در سغدی: آسوک Asuk؛ در مانوی: آهوگ Ahug؛ و در پهلوی: آهوک و آهوگAhug/k و به معنی تیزرو، تندرو می باشد.
واژه آهو
معادل ابجد 12
تعداد حروف 3
تلفظ 'āhu
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: āhūk، جمع: آهوان] ( زیست شناسی )
مختصات ( اِ. )
آواشناسی 'Ahu
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی عمید
یعفور
نام دختر
غزال، جیران، ظب
آهو:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " آهو" می نویسد : ( ( آهو در پهلوی در ریخت آهوگ āhōg بکار می رفته است . و آهو به معنی زشتی و " آک" و عیب است . ستاک واژه همان می تواند بود که در اوستایی نیز دیده می آید که در نام " آناهیتا" به معنی "بدور و پیراسته از آک و آهو "بازمانده است ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( ز آهو همان کش سپیدست موی
چنین بود بخش تو ، ای نامجوی ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص۱۳۸۲. )
�آه� در زبا ن فارسی به معنای مراقبت است، آهو= آه او ( پسوندساخت اسم اشیا ) یعنی حیوانی که دمادم مراقب خویش است.
سایرواژه های: آهن ( فلزساخت وسایل مراقبت ) ، آهسته ( حرکت همراه بامراقبت ) نمونه های دیگری از این مدعاست …ضمناً بیندیشید در واژه هایی مانند: کلاه، پناه، نگاه ( نگاه داشتن ) ، شاه، آگاه و

به کردی کورمانج میشه غازِل یعنی اهو کژال هم میشه کردی میانی آهو هم پارسیه . . . این سه تا ایرانیه. . . .
۱. غزال
۲. عیب و خطا
جیران، ظبی، غزال، گوزن، آک، عیب، وصمت، بیماری، مرض، ناخوشی، بد، ناپسند، نامقبول
آهو به ترکی: مارال، جِیران
ساده پاک معصوم
ریشه آسو یا آهو به به معنی زندگی و توانایی
آهو یکی از ایزدان آریایی بوده است.
آهو نام دخترانه فارسی است، برگرفته از طبیعت
معنی آهو: معشوق زیبا؛ چشم زیبا؛ سریع و چابک
Ahoo

آهو یعنی چشم زیبا. غزال وعزاله🤗🙂
وقتی اسم آهو رو میشنویم چیزی که یادمون میاد دو تا چشم کشیده است . . زیبایی و آرامی رو میرسونه . . .
آف
بر طبق منابعی:
هو =خوب ( هومَت: پندار خوب، هوخت: گفتار خوب، هورشت: کردار خوب، هومن: مرد خوب، هوتن: تن خوب، هویدا: خوب پیدا، هوده: بازده خوب، هو خشتره : شهریار خوب )
اَ = بد ( آرمیده = اَ رمیده = کسی که رمیده نیست و آرامش گرفته )
...
[مشاهده متن کامل]

آهو = اَ هو = بد
به حیوان آهو نمیخورد، ولی به هرحال. اگر اشتباهی نیز در برداشت از این کلمه شد، پوزش میخواهم.

شوکا
آرام و زیبا و مظلوم
چشم زیبا
مارال - مرال
( اوستایی ) این، آن
روستایی از توابع تفرش در استان مرکزی
غزال
آهْوَ ( اوستایی ) این، آن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٩)

بپرس