competence
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
جمعیت، مردم، سکنه، نفوس، تعداد مردم، اهلیت
پیشنهاد کاربران
اگر بخواهیم اهلیت را از حالت اطلاق خارج کرده و مقید کنیم، باید با لفظ قانونی انجام شود.
بنابراین باید گفت، اهلیت قانونی در حقوق، سه قسم است.
اهلیت تمتع_ اهلیت استیفاء_ اهلیت تصرف
۱ ) اهلیت تمتع؛ به معنی توانایی دارا شدن حق است که با زنده متولد شدن شخص، ایجاد می شود. بنابراین آثاری چون رابطه توارث نسبت او ایجاد می شود. یا مثلاً می توان نسبت به او به طور مستقیم حقی ایجاد کرد. برخلاف جنین، که آثاری فوق، مشروط به زنده متولد شدن بوده یا باید غیرمستقیم باشد. مثلا نمی توان برای جنین، حق انتفاع ایجاد کرد. مگر اینکه ابتدا برای کس دیگری مثلا مادر جنین باشد و به تبع مادر، جنین نیز، با زنده به دنیا آمدن، صاحب حق انتفاع گردد.
... [مشاهده متن کامل]
نکته ) استثنایی که بر این اهلیت می توان قائل شد، عدم اجازه تابعین خارجی از برخی حقوق است. مثل ممنوعیت از تملک برخی اراضی غیرمنقول.
۲ ) اهلیت استیفاء؛ به معنی توانایی اجرای حق است که شخص با رسیدن به سن خاصی، به نسبت آن، می تواند اثر حقوقی ایجاد کند. مثلا شخص بالغ ( دختر ۹ و پسر ۱۵ سال تمام قمری ) تا ۱۵ سالگی، صرفا میتواند عقودی را منعقد کند که آثار مالی نداشته باشد. مثل ازدواج یا حضانت. ولی برای ایجاد آثار حقوقی مالی، باید به سن رشد ( ۱۸ سال تمام شمسی ) نیز برسد. تا بتواند خرید یا فروش داشته باشد یا اجاره کند یا اجاره بدهد.
نکته۱ ) به دختر زیر ۹ سال قمری و پسر زیر ۱۵ سال قمری، طفل می گویند. با گذر از این سنین، اطفال، اصطلاحاً، بالغ می شوند.
نکته۲ ) تا ۷ سالگی، چه دختر و چه پسر را، طفل یا صغیر غیرممیز ( ناآگاه ) می گویند. که در کنار مجنون، زیرمجموعهٔ محجورِ غیر ممیز هستند. و گونه معامله ای از جانب آنان، باطل است.
نکته۳ ) اطفال ۷ ساله تا سن بلوغ را، طفل یا صغیر ممیز ( آگاه ) می گویند. که در کنار اشخاص سفیه، زیرمجموعهٔ
محجورِ ممیز هستند. که معاملات غیرمالی آنان، صحیح است. و معاملات مالی آنان غیر نافذ است. یعنی با اجازه ولی، وصی یا قیم آنان، صحیح می شود.
۳ ) اهلیت تصرف؛ به معنی اجازه تصرف یا اعمال اراده بر اموال است. مثلا شخص ورشکسته، از تاریخ توقف، نمی تواند اموال خود را ببخشد یا ارزان بفروشد. یا از تاریخ ورشکستگی، به طور کلی نمی تواند، معاملات مالی انجام دهد. ولی میتواند اَعمال حقوقی غیر مالی مثل ازدواج یا حضانت را اِعمال کند. یا شخصی که اموالش بابت بدهی، توقیف شده، نمی تواند آنها را بفروشد. که هر اَعمال دوی آنها غیر نافذ بوده که با تنفیذ طلبکاران، صحیح می شود.
نکته۱ ) ورشکستگی مخصوص اشخاص تاجر است. اشخاص تاجر و اعمال تجاری، در مواد ۱ و ۲ قانون تجارت ذکر شده است.
نکته۲ ) شخص تاجر وقتی ورشکسته تلقی می شود که دیون او از دارایی اش بیشتر بوده و ناتوان از تادیه آنها باشد.
نکته۳ ) تاریخ توقف با تاریخ ورشکستگی اصولاً تفاوت دارد.
تاریخ توقف معمولا قبل از تاریخ ورشکستگی است و شامل حالتی است که مورد نکته۲ اتفاق می افتد. دادگاهی که حکم ورشکستگی را صادر می کند، باید تاریخ توقف را تعیین کند تا آثار و تکلیف معاملات مالی تاجر مشخص شود. اگر دادگاه نتواند تاریخ توقف را تعیین کند، تاریخ توقف، همان تاریخ صدور حکم ورشکستگی خواهد بود.
نکته۴ ) اگر شخص غیر تاجر، غیر مَلّی شود. یعنی توانایی پرداخت دیون خود را نداشته باشد، باید درخواست اعسار تقدیم کند، نه ورشکستگی.
مثلا اعسار از هزینه دادرسی یا اعسار از پرداخت محکوم به مثل مهریه یا وجه اجاره بها
بنابراین باید گفت، اهلیت قانونی در حقوق، سه قسم است.
اهلیت تمتع_ اهلیت استیفاء_ اهلیت تصرف
۱ ) اهلیت تمتع؛ به معنی توانایی دارا شدن حق است که با زنده متولد شدن شخص، ایجاد می شود. بنابراین آثاری چون رابطه توارث نسبت او ایجاد می شود. یا مثلاً می توان نسبت به او به طور مستقیم حقی ایجاد کرد. برخلاف جنین، که آثاری فوق، مشروط به زنده متولد شدن بوده یا باید غیرمستقیم باشد. مثلا نمی توان برای جنین، حق انتفاع ایجاد کرد. مگر اینکه ابتدا برای کس دیگری مثلا مادر جنین باشد و به تبع مادر، جنین نیز، با زنده به دنیا آمدن، صاحب حق انتفاع گردد.
... [مشاهده متن کامل]
نکته ) استثنایی که بر این اهلیت می توان قائل شد، عدم اجازه تابعین خارجی از برخی حقوق است. مثل ممنوعیت از تملک برخی اراضی غیرمنقول.
۲ ) اهلیت استیفاء؛ به معنی توانایی اجرای حق است که شخص با رسیدن به سن خاصی، به نسبت آن، می تواند اثر حقوقی ایجاد کند. مثلا شخص بالغ ( دختر ۹ و پسر ۱۵ سال تمام قمری ) تا ۱۵ سالگی، صرفا میتواند عقودی را منعقد کند که آثار مالی نداشته باشد. مثل ازدواج یا حضانت. ولی برای ایجاد آثار حقوقی مالی، باید به سن رشد ( ۱۸ سال تمام شمسی ) نیز برسد. تا بتواند خرید یا فروش داشته باشد یا اجاره کند یا اجاره بدهد.
نکته۱ ) به دختر زیر ۹ سال قمری و پسر زیر ۱۵ سال قمری، طفل می گویند. با گذر از این سنین، اطفال، اصطلاحاً، بالغ می شوند.
نکته۲ ) تا ۷ سالگی، چه دختر و چه پسر را، طفل یا صغیر غیرممیز ( ناآگاه ) می گویند. که در کنار مجنون، زیرمجموعهٔ محجورِ غیر ممیز هستند. و گونه معامله ای از جانب آنان، باطل است.
نکته۳ ) اطفال ۷ ساله تا سن بلوغ را، طفل یا صغیر ممیز ( آگاه ) می گویند. که در کنار اشخاص سفیه، زیرمجموعهٔ
محجورِ ممیز هستند. که معاملات غیرمالی آنان، صحیح است. و معاملات مالی آنان غیر نافذ است. یعنی با اجازه ولی، وصی یا قیم آنان، صحیح می شود.
۳ ) اهلیت تصرف؛ به معنی اجازه تصرف یا اعمال اراده بر اموال است. مثلا شخص ورشکسته، از تاریخ توقف، نمی تواند اموال خود را ببخشد یا ارزان بفروشد. یا از تاریخ ورشکستگی، به طور کلی نمی تواند، معاملات مالی انجام دهد. ولی میتواند اَعمال حقوقی غیر مالی مثل ازدواج یا حضانت را اِعمال کند. یا شخصی که اموالش بابت بدهی، توقیف شده، نمی تواند آنها را بفروشد. که هر اَعمال دوی آنها غیر نافذ بوده که با تنفیذ طلبکاران، صحیح می شود.
نکته۱ ) ورشکستگی مخصوص اشخاص تاجر است. اشخاص تاجر و اعمال تجاری، در مواد ۱ و ۲ قانون تجارت ذکر شده است.
نکته۲ ) شخص تاجر وقتی ورشکسته تلقی می شود که دیون او از دارایی اش بیشتر بوده و ناتوان از تادیه آنها باشد.
نکته۳ ) تاریخ توقف با تاریخ ورشکستگی اصولاً تفاوت دارد.
تاریخ توقف معمولا قبل از تاریخ ورشکستگی است و شامل حالتی است که مورد نکته۲ اتفاق می افتد. دادگاهی که حکم ورشکستگی را صادر می کند، باید تاریخ توقف را تعیین کند تا آثار و تکلیف معاملات مالی تاجر مشخص شود. اگر دادگاه نتواند تاریخ توقف را تعیین کند، تاریخ توقف، همان تاریخ صدور حکم ورشکستگی خواهد بود.
نکته۴ ) اگر شخص غیر تاجر، غیر مَلّی شود. یعنی توانایی پرداخت دیون خود را نداشته باشد، باید درخواست اعسار تقدیم کند، نه ورشکستگی.
مثلا اعسار از هزینه دادرسی یا اعسار از پرداخت محکوم به مثل مهریه یا وجه اجاره بها
به معنای توانایی دارا شدن حق و اجرای حق
از خودمان بودن
آمیخته واژه ی از ریشه عربی �اهلیت� که خود از واژه ی �اَهل� گرفته شده به هیچ رو به آرش برابرهای یاد شده در بالا: �شایستگی�، �سزاواری� و حتا �خبرگی� نیست؛ این آمیخته واژه به آرش �از خودمان بودن� است که بویژه در رژیم ها، دولت ها، نهادها و ساختارهای تبهکار، چه سیاسی و چه اجتماعی ـ اقتصادی، آرش و مانشی پررنگ تر می یابد.
... [مشاهده متن کامل]
این هم بازگویی افزوده از خود همین واژه نامه:
معنی أَهْلِ: اهل - خانواده ( خواص آدمی از زن و فرزند و عیال است . کلمه اهل به معنای آن کسی است که : یک خانه، او و مثل او را در خود جمع میکند و یا خویشاوندی و یا دین آنان را جمع مینماید، پس اهل خانه و اهل دین و اهل بیت، به معنای کسانی است که یک خانه و یک دین و یک . . .
آمیخته واژه ی از ریشه عربی �اهلیت� که خود از واژه ی �اَهل� گرفته شده به هیچ رو به آرش برابرهای یاد شده در بالا: �شایستگی�، �سزاواری� و حتا �خبرگی� نیست؛ این آمیخته واژه به آرش �از خودمان بودن� است که بویژه در رژیم ها، دولت ها، نهادها و ساختارهای تبهکار، چه سیاسی و چه اجتماعی ـ اقتصادی، آرش و مانشی پررنگ تر می یابد.
... [مشاهده متن کامل]
این هم بازگویی افزوده از خود همین واژه نامه:
معنی أَهْلِ: اهل - خانواده ( خواص آدمی از زن و فرزند و عیال است . کلمه اهل به معنای آن کسی است که : یک خانه، او و مثل او را در خود جمع میکند و یا خویشاوندی و یا دین آنان را جمع مینماید، پس اهل خانه و اهل دین و اهل بیت، به معنای کسانی است که یک خانه و یک دین و یک . . .
اهلیت:[اصطلاح حقوق] صفت کسی است که دارای جنون، سفه، صفر، ورشکستگی و سایر موانع محرومیت از حقوق باشد.