انگشتر

/~angoStar/

    ring

فارسی به انگلیسی

انگشتر ازدواج
wedding ring

انگشتر امضا
signet ring

انگشتر خاتم
signet-ring

انگشتر خاتم دار
signet ring

انگشتر خانم
signet - ring

انگشتر مهردار
seal

مترادف ها

ring (اسم)
محفل، میدان، طوق، حلقه، عرصه، گود، گروه، ناقوس، طنین صدا، زنگ اخبار، طنین، چنبر، طوقه، انگشتر، صحنه ورزش، جسم حلقوی، صدای زنگ تلفن

hoop (اسم)
حلقه، تسمه، چنبره، چنبر، انگشتر

پیشنهاد کاربران

انگشتر به زبان سنگسری
اّنگوشتیم angoshetim
در منطقه ما به انگشتر gust�r گفته می شود
کردی جنوبی: کلوانک
حلقه ازدواج
انگشتری/ انگشتر:
در متون قدیم فارسی همیشه انگشتری به کار رفته است و نه انگشتر
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
ولی از چند قرن پیش انگشتر نیز به موازات انگشتری در شعر و نثر فارسی به کار می رود.
...
[مشاهده متن کامل]

هر که لب بست از سخن با او کسی را کار نیست
مهر خاموشی کم از انگشتر زنهار نیست
امروزه در زبان گفتار فقط انگشتر متداول است و اشکالی ندارد.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۴۸. )

انگشتر به زبان آذری می شود " اوزوک " uzuk

ring

بپرس