انکار : در لغت نشناختن ، ندانستن است در علم حقوق: نفی دعوی یا دلیل دعوی است دارای معنی عام و خاص است در معنی عام : ۱ - تکذیب ۲ - سکوت ۳ - لاادری یعنی نمی دانم انکار گفته می شود ولی در معنی خاص صرفاً تکذیب انکار محسوب می شود
آرش بی سِدا
انکاردَن: نپذیرفتن، منکر شدن
نیکاردَن: انکار کردن
انکار: از پارسی میانه/ پهلویک nakirāy: ( حاشا کننده، منکر ) ، nakīrāyih: ( حاشا، انکار ) و nikēray: ( خوددار، منکر ) ، nikērāyih: ( نفی، رد، انکار ) ساخته شده است که آنهم ریشه در اوستیکnikara با همین چم دارد
... [مشاهده متن کامل]
پیشوند �اَن�� در انکار= ( اَن/نا کار ) ناییک ساز است
سوهشِ انکاردنی: هِسِ نپذیرفتنی
انکارکردن:حاشا کردن. نپذیرفتن
فرار کردن از کاری
چیزی رو پذیرا نبودن
نپذیرفتن و از زیر کار در رفتن چیزی
نپذیرفتن
انکار کردن چیزی: زیر بار چیزی نرفتن، زیرش زدن.
بوس به همه.
Refute
Deny
کر نشستن . [ ک ُ ن ِ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) در تداول عامه ، انکار کردن مال کسی که نزد او به امانت یا دین بوده است . مالی را به وام گرفتن و اظهار افلاس یا انکار کردن . مالی را به غصب متصرف شدن و انکار کردن
... [مشاهده متن کامل] . پس از وام بسیار کردن گفتن که ورشکست هستم و هیچ ندارم با آنکه دارد و یا محتمل است که دارد. ( یادداشت مؤلف ) .
در فارسی از ( انکار و کردن ) یا ( حاشا و کردن ) استفاده میشه ولی در ترکی فعل ساده دارد. ( دانماق )
زیر چیزی زدن
حاشا . . . . ورسوریدن. . . . . . . .
خود را به کوچه ٔ علی چپ زدن ؛ در تداول عامه برای جلب نفعی یا احتراز از زیانی تجاهل کردن. نمودن که از موضوع بکلی بی خبر است.
زیردرروی ، حاشا کردن ، انکار کردن
ظی
انکار کردن به معنی رها کردن
استنکار
حاشا
جر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)