انوشیروان

/~anuSiravAn/

    anushirvan
    [iranian king in whose reign the prophet was born]

پیشنهاد کاربران

لری بختیاری
اَنوشَگ رَوانا: انوشیروان
انوشه
روان
روح جاودان و نابود نشدنی
یکی از مشهور ترین شاهان ساسانیان
ملقب به دادگر
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

انوشیروانانوشیروانانوشیروانانوشیروان
روح لایزال، روح جاودان، روح ابدی یک نام آریا و در خوی نیک ایرانیان پیش از اعراب ( آریا ها )
انوشی روان یا انوشیگ روان
دوستان کرد با شیروان یکی دانستن که اون از ریشه شی پاناز ریشه رفتن هست و در فارسی میشه چوپان یعنی کسی که رونده ها یا گوسفند رو نگهبانی میده
اما انوشیروان
باید عرض کنم که بخش نخست دقیقا انو هست خودش ریشه هست به معنی اندک لطیف ظریف یا کوچک واژه انکه و تغییر یافته اندک همچنین انیشتکی در گویش شیرازی حقیر انویشه در سانسکریت و واژه نیم در فارسی هم از ریشه انو هستن اما اگر شیگ پسوند انو باشه یعنی روان لطیف اما اگر شیگ جدا باشه میشه روان آگاه و لطیف
...
[مشاهده متن کامل]

�ا� و � ان� و � اپی� در فارسی میانه پیشوند منفی ساز هست که واژه انوش یعنی بی مرگ و هیچ ربتی به ترکی نداره
بله شیروان در کردی یعنی نگهبان شیر و پسوند وان در فارسی به گونه بان است برای نمونه گفتید در کردی باغوان یعنی نگهبان باغ و در پارسی باغبان یعنی نگهبان باغ ولی اینجا در نام انوشیروان به این گونه است انوش ( جاویدان ) روان که میشه روح و روان جاویدان
نوشین روان
شیروان یک کلمه کاملا کردیه و هیچ ربطی به روح و روان نداره. شیروان یعنی مراقبت کننده شیر. شوان یعنی مراقبت کننده گوسفند. کلوان یعنی مراقبت کننده گاو. باغوان یعنی مراقبت کننده باغ و. . . . با پسوند وان یعنی محافظت کننده.