انقلابی

/~enqelAbi/

    revolutionary
    [n.] revolutionist

مترادف ها

red (صفت)
برنگ خون، قرمز، سرخ، قزل، انقلابی

solstitial (صفت)
تحولی، انقلابی، تحویلی، دارای دوره تحول کوتاه

revolutionary (صفت)
چرخشی، انقلابی، انقلاب اور

revolutionist (صفت)
انقلابی

پیشنهاد کاربران

خیزشی و خیزشگر هم درست هست، چون این واژه کاربرد سازگار هم دارد. به ویژه در پیشرفت ناگهانی در یک پیشه و فناوری.
جدید و متفاوت
انقلابی به کسی اطلاق میشود نوع گرا باشد مداوم از تغییر شگرف، سریع و آنی حمایت می کند

بپرس