conclusion (اسم)انجام، اتمام، خاتمه، پایان، انعقاد، استنتاج، نتیجه، فرجام، ختم، اختتام، سرانجام، ختام، فروداشت، عاقبتratification (اسم)تصدیق، قبول، تصویب، قبولی، انعقادcoagulation (اسم)انعقاد، لختگی، دلمه شدگیcoalescence (اسم)انعقاد، بهم امیختگیgelation (اسم)بستگی، انعقاد، سفت شدگی، بسته شدگیligation (اسم)بند، انعقاد، بستن رگ، رشته یا وسیله بستن
امبولی ( انعقاد خون در رگها )جهت اطلاعات بیشتر در موردانعقادیا لخته شدن خون در قلب و رگ به "لخته خون" ، " ترومبوز"، "Thrombosis" و "Thrombus" در آبادیس مراجعه کنید.قطع کردنانعقاد: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:آکیبت ākibat ( بلوچی )عهد وپیمان بستن که مکتوب شودبندایشبسته شدن، پایان یافتن عقد ( در معنای حقوقی ) اشاره به لخته شدن خون دارد ( در معنای علوم زیست شناسی )+ عکس و لینک