انصراف

/~enserAf/

    dissuasion
    relinquishment
    renunciation
    withdrawal
    dispensing
    dispensing(with)

فارسی به انگلیسی

انصراف انگیز
deterrent

انصراف انگیزی
deterrence

انصراف ورزیدن از
to dispense with

مترادف ها

refuse (اسم)
ترک، اشغال، انصراف، پس مانده، فضولات، ادم بیکاره

dissuasion (اسم)
بازداشت، بازداری، انصراف، دلسرد سازی

determent (اسم)
انصراف، تحذیر

relinquishment (اسم)
انصراف

put-off (اسم)
بهانه، طفره، تعویق، انصراف، عذر

پیشنهاد کاربران

کناره گیری.
چشم پوشی.
نادیده انگاری. نادیده گیری .
ول کرد.
کنارش.
ولش.
" دگره، دگرگی ":انصراف.
" چشم پوشی " : انصراف.
انصراف: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
فراپر farāpar ( اوستایی: frapar )
پلپوت palput ( خراسانی )
واگشت
فسخ عزیمت ؛ انصراف و بازگشتن از عقیده و تصمیمی. ( فرهنگ فارسی معین ) .
واگشت، واگردانی