let (اسم)مانع، انسداد، اجاره دهیchoke (اسم)اختناق، انسداد، ساسات، دریچهblock (اسم)توده، قلنبه، سد، قطعه، کند، بلوک، جعبه قرقره، کنده، انسداد، مانع ورادع، ساختمان چهارگوشobstacle (اسم)مانع، محظور، سد، انسداد، گیر، مشکل، رادع، رداع، سد جلو راه، پاگیرblockade (اسم)انسداد، محاصره، راه بندان، سد راهobstruction (اسم)جلوگیری، سختی، انسداد، سده، گرفتگیblockage (اسم)جلوگیری، مانع، انسداد، محاصره، بازداری، ایجاد مانعocclusion (اسم)انسداد، جفت شدگی، بسته شدگیblocking (اسم)انسدادstockade (اسم)انسداد، ایجاد مانع، حصار بندیimpassability (اسم)انسدادpadlock (اسم)انسداد، قفلtie-up (اسم)انسداد
قطع. . . مانه. . . سد. . . . . . . . . . . . . انسدادروده /ریه /معده/مجاری صفراوی/. . . هرچیزیکه باعث گرفتگی شود، مثل سدمعبر. . . رفع انسدادباپرداختن بدهی قبوض اب وبرق، گازاگرفتگیوقتی ب کسی داری پیام میدی بهت میگ انسدادی یعنی چی+ عکس و لینک