انسانیت

/~ensAniyyat/

    humaneness
    humanism
    humanity
    humanness

فارسی به انگلیسی

انسانیت گرایی
humanitarianism

مترادف ها

civilization (اسم)
تمدن، مدنیت، فرهنگ، انسانیت

humanities (اسم)
انسانیت، علوم انسانی، عواطف بشری

پیشنهاد کاربران

انسانیت به زبان سنگسری
انسونیت ensonit
آدمیت ademit
انسون با معرفت ensone ba merefet
لوطی loty
داش مِشتی dash meshty
انسانیت در هر مرام ومسلک دارد با خود داستان
که هر انجمن با آرزو ومیل نفس هستند در این راستان
...
[مشاهده متن کامل]

ز هر مسلک بر ارزشها خود انسانیت را دارد نعمه خوان
در جمع بر صفات انسانیت تکیه چون بر فطرت انسان هست بیان
ز صفات صبوری و عشق ورزی و بردباری در انسانیت هست نشان
بخشش و گذشت و فروتنی دیگر صفات انسانیت در پیش خوان
ز امانت داری و خوش قولی و مثبت نگری بر انسانیت آید بر جانان
ز هر صفات والا با ارزش های انسانی یک وجهه انسانیت تابان
ز هر صفات منفی چون حسادت و غیبت غیر مبرا انسانیت در روان
ز صفات مثبت انسانیت ره کمال و سعادت است در ادیان
چرا هر مسلک گوید انسانیت این واضح است انسانیت از خدا بر جانان
بی فرمان حق انسانیت راه عملی ندارد بر کمال انسان
ز هر صفات بر انسانیت دعوت حق است بر سعادت وخیر انسان
ور نه انسان در غرایز و میل نفسانی حبس و در زندان جان
پارسی ز هر ادعا بر انسانیت به غیر از می ساقی یک حرف در میان
ر طبیعت انسان غیر حق منافع طلبی و میل به غرایز هست غزل خوان

انسانیت: کاری ک ب صلاح انسان است
" مردمی "
واژه مردم در بنیاد خود به چم انسان و مردمی به چم انسانیت:
من اندر برف و باران ایستاده / تو چشم مردمی برهم نهاده ( فخرالدین اسعد گرگانی )
بیدار شو ز خواب و سوی مردمی گرای / یکبارگی مخسب همه عمر چون ستور. ( ناصرخسرو )
...
[مشاهده متن کامل]

همه مردمی جُستی و راستی / جهان را به دانش بیاراستی. ( فردوسی )
اصل مردمی کم آزاری است. ( قابوسنامه )

برابر پارسی و ایرانی انسانیت واژه زیبایی مردمانگی و هومانیگری
انسان منشی
اِنسانِگی.
( آدمی سیرتی ) آدمی سیرتی. [ دَ رَ ] ( حامص مرکب ) چگونگی و صفت آدمی سیرت :
نخست آدمی سیرتی پیشه کن
پس آنگه ملک خویی اندیشه کن.
سعدی.
انسانیّت: اخیراً در بعضی از نوشته ها کلمه انسانیت را به معنای" آدمیان "یا" بشر" به کار می برند انسانیت در عربی یا فارسی مطلقا به این معنی نیست و از استعمال آن باید پرهیز کرد.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۴۷. )

یک مفهوم انتزاعیست که شاخصه های همنوع دوستی و اخلاق محور بودن را در این مفهوم وضع کرده اند.
انسانیت در زبان آذری می شود : " انسانلیق"
دئدی انسانیمیز آزدیر ، هامی انسان گرک اولسون
آمما انسانلیقیمیزدا ، او آز انسانیله گئتدی
گفت که در میان ما انسان خیلی کم است ، همه باید انسان شوند
اما بعداً دیدیم انسانیت هم با همان انسان هایی که تعدادشان اندک بود ر خت بر بست و رفت .
...
[مشاهده متن کامل]

گزیده ی اشعار شهریار ، ایمان ایله گئتدی .

بشروار - بشرگونه
ادمیت
بشریت
این واژه اربی است و پارسی آن اینهاست:
پومانتا pumãntã ( پومان= انسان؛ سنسکریت + «تا» )
ماناپتا mãnãptã ( ماناپ از سنسکریت: ماناوَ= انسان + «تا» )
مانوتا mãnutã ( مانو= انسان؛ سنسکریت + «تا» )
«تا» پسوند سِتاک ( = مصدر ) ساز در زبان سنسکریت است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس