انزجار

/~enzejAr/

    abhorrence
    allergy
    antipathy
    disgust
    execration
    hate
    loathing
    odium
    repugnance
    aversion

فارسی به انگلیسی

انزجار انگیز
nauseous, noxious, revolting

انزجار اور
loathsome

انزجار داشتن
abominate

مترادف ها

abhorrence (اسم)
انزجار، تنفر، بیزاری، وحشت

disgust (اسم)
انزجار، تنفر، بیزاری، نفرت، بی میلی

antipathy (اسم)
انزجار، احساس مخالف، نا سازگاری

nausea (اسم)
انزجار، تهوع، حالت تهوع، دل اشوب، حالت استفراغ

phobia (اسم)
انزجار، نفرت، تشویش، خوف، بیم، ترس بیخود

pique (اسم)
انزجار، رنجش، پیکه، پارچهء راهراهنخی

scunner (اسم)
انزجار، مایه نفرت

پیشنهاد کاربران

انزجار. [ اِ زِ ] ( ع مص ) بازایستادن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) . منع شدن ونهی شدن. ( از اقرب الموارد ) . بازده شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) . وازده شدن. ( مصادر زوزنی ) . || ( اِمص ) کراهت و نفرت و عدم رغبت و میل. ( ناظم الاطباء ) . تنفر. اکراه. ( یادداشت مؤلف ) . در باب املای این کلمه اختلاف است ، بعضی انضجار را صحیح دانسته اند مأخوذ از ضجرت و ضجرقلق و اضطراب و اندوهناکی. عده ای دیگر گویند �انضجار� در عربی نیامده و انزجار، در لغت عرب به معنی بازایستادن و قبول نهی کردن است ، مطاوع �زجر� به معنی منع و نهی و بازداشتن. بکار بردن و استعمال زجراذیت و آزار، به معنی کراهت و تنفر بر سبیل تسامح است. قول دوم ارحج است. ( فرهنگ فارسی معین ) .
...
[مشاهده متن کامل]

- انزجار خاطر ؛ کراهت خاطر و عدم میل آن. ( ناظم الاطباء ) .
- انزجار داشتن ؛ نفرت و کراهت داشتن و بی میل بودن و بی رغبت شدن. ( ناظم الاطباء ) .
منبع. لغت نامه دهخدا

انزجار ( به انگلیسی: Repulsion ) عنوان فیلمی است در سال ۱۹۶۵، از رومن پولانسکی که فیلم نامۀ آن کار مشترک جرارد براچ ( Gerard Brach ) و رومن پولانسکی است. این فیلم اولین فیلم انگلیسی زبان پولانسکی است و در بریتانیا فیلم برداری شده است. کاترین دنو، یان هنری ( Ian Hendry ) ، جان فریسر ( John Fraser ) ، یونه فِرنوکس ( Yvonne Furneaux ) ، به همراه خود رومن پولانسکی که در یکی از صحنه های فیلم ظاهر می شود، در این فیلم ایفای نقش می کنند. این فیلم به عنوان یک شاهکار مهیج روانی مورد بررسی قرار گرفته و در فارسی با عنوان تنفر نیز شناخته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

کارول ( که نقش او را دنوو ۲۰ ساله بازی می کند ) زن جوان بلژیکی است، که در یک آرایشگاه کار می کند. او از لحاظ روحی دختر آشفته و پریشانی است و نسبت به مردان احساس بدی دارد. حتی با پسری که شدیداً به او علاقه دارد، نمی تواند ارتباط برقرار کند. او در لندن به همراه خواهرش هلن ( فرنوکس ) زندگی می کند؛ در حالی که به شدت گوشه گیر و خجالتی است. هنگامی که هلن برای گذراندن تعطیلات به همراه دوست پسر متاهلش ( هنری ) به ایتالیا می رود، کارول تنها می ماند. او پس از انزوا در محیط کار، خودش را در آپارتمان شان محبوس می کند و به مرور اسیر ترس های جنون آور و پارانویایی خودش می گردد.
مدتی را در خانهٔ خواهرش در تنهایی می گذراند ولی این تنهایی او را دچار فشارهای شدید روانی می کند. به طوری که در رویاهایش مورد تجاوز قرار می گیرد. این آشفتگی در زندگی روزمره اش وارد می شود و موجب ارتکاب قتل هایی می شود. قتل هایی که برای رهایی خود از دست متجاوزان انجام می دهد.
در انتها، پولانسکی عکسی را از کارول جوان نشان می دهد…
آپارتمان به عنوان یک کابوس نشان داده می شود: آپارتمان پر است از سایه های عجیب و گوشه های تاریکی که از زوایای غیرمعمول دیده می شوند. دست هایی که از دیوار بیرون آمده اند و هر روز اشیا به اشیای دهشت آور مبدل می گردند.
یکی از بهترین و شناخته شده ترین تصاویر، خرگوشی است که برای ناهار آماده می گردد اما هرگز پخته نمی شود. خرگوش در طول فیلم در یک گوشهٔ اتاق قرار دارد با یک تیغ صورت تراشی که در بشقاب در کنار خرگوش قرار گرفته است. با جلو رفتن فیلم خرگوش شروع به گندیدن می کند تا اینکه اولین حشرات و سپس مگس ها شروع به خوردن لاشهٔ آن می کنند. وخامت اوضاع خرگوش استعاره ای از وضعیت بازیگر اصلی فیلم است. انزجار اولین «سه گانه آپارتمانی» پولانسکی است ( دو اثر دیگر بچه رزماری و مستأجر هستند ) .

انزجار
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/انزجار_(فیلم)
انزجار نوعی قوه دافعه است
ناخوشایندی کم یا زیاد از چیزی یا از چهره، رفتار و یا گفتار کسی با یا بی علت که می تواند همیشگی یا گذرا باشد و رویگردانی از آن چیز یا کس را به دنبال دارد.
( https://www. cnrtl. fr/definition/aversion )
...
[مشاهده متن کامل]

( https://www. cnrtl. fr/definition/repugnance )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
بیزاری ( دری )
آسیس ( بلوچی )
نوریژ nuriž ( سغدی: nurež )
کرک kerk ( خراسانی )
زیشتایو ziŝtāyu ( سغدی: ziŝtāyuc )
خیچا xeycā ( خراسانی: xeyca )

انزجار: ناخوشایندی کم یا زیاد از چیزی یا از چهره، رفتار و یا گفتار کسی با یا بی علت که می تواند همیشگی یا گذرا باشد و رویگردانی از آن چیز یا کس را به دنبال دارد.
( https://www. cnrtl. fr/definition/aversion )
...
[مشاهده متن کامل]

( https://www. cnrtl. fr/definition/repugnance )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
نوریژه nuriže ( سغدی: nureže )
زیشتایو ziŝtāyu ( سغدی: ziŝtāyuc )

انزجار چندش کیزی ک باعث بهم خوردن حال میشود
تنفر و سیری
نفرت
انزجار: املای این کلمه به همین صورت صحیح است. گاهی آن را به صورت انضجار می نویسند و غلط است. اسم مفعول آن نیز منزجر است و نه منضجر. ( انضجار و منضجر در لغت عرب و متون معتبر فارسی نیامده است ) انزجاردر عربی به معنای "پذیرفتن منع و نهی و دست باز داشتن" است اما در فارسی به معنای" بیزاری و تنفر" به کار میرود.
...
[مشاهده متن کامل]

( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۴۷. )

revulsion
بری، بی میل، روگردان، دلزده، سیر، ضجور، گریزان، متنفر، مشمئز، منزجر، نافر، نفور، وازده
همتای انزجار= تنفر ، که لغت پارسی آریایی تنفر را ارب بر وزن تفعل گرفته و واژگان نفرت، منفور و. . . را جعل کرده
تایید 👆👆👆
چندش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)