انرژی

/~enerZi/

    energy
    sap
    vim
    zap
    pep
    steam
    bounce

فارسی به انگلیسی

انرژی تابشی
radiation

انرژی خروجی
output

انرژی دادن
energize

انرژی دهنده
energizer

انرژی سینتیک
kinetic energy

انرژی و پشتکار
gusto

مترادف ها

might (اسم)
توانایی، قدرت، نیرو، توان، زور، انرژی، توش

energy (اسم)
توانایی، نیرو، زور، انرژی، کارمایه، قوه فعلیه، حس

zing (اسم)
روح، گرمی، قدرت، زور، انرژی، جیغ شدید و تند، صدایی شبیه جیغ

vigor (اسم)
قدرت، نیرو، توان، زور، انرژی، نیرومندی

zip (اسم)
نیرو، زور، انرژی، زیپ

vim (اسم)
توانایی، قدرت، نیرو، توان، فشار، زور، انرژی

پیشنهاد کاربران

پر نیرویش و لبریز از نگرش ، به جای؛
پرانرژی و لبریز از ایده.
ایده:نگرش؛ادبی.
ایده ( ایده آل ) :آرمان.
ایده:نگره :فلسفی.
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_energize به معنای نیرو بخشیدن به کسی؛ انرژی دار کردن؛ انرژیِ حرکتی یا برقی برای چیزی فراهم کردن؛ فعال و سرزنده کردنِ چیزی یا کسی؛ و جزین
ا↙️
#آژونیدن ( āzhūnidan ) 👈 آژ ( ستاکِ برگرفته از ریشه ی نیاایرانیِ - aug به معنای نیرومند بودن، توانا بودن ) - ُ - ون ( پسوندِ اسم ساز —� بسنجید با: هامون و ستون. ) - - یدن ( پسوندِ مصدر )
...
[مشاهده متن کامل]

( پایینِ صفحه را ببینید. )
▪️مثال:
۱ - این خورشید است که بسیاری از واکنش های شیمیایی در زمین را می آژونَد ( تامینِ انرژی می کند. )
۲ - جالب است بدانید که یک باورِ استوار در ما می تواند ما را بیاژوند ( سرزنده و فعال سازد. )
۳ - اوباما با سخنرانی هایش رای دهندگان را می آژونید ( به حرکت و فعالیت درمی آورد. )
🔺 توجه:
🔹 #energy نیروی کنش و فعالیتِ فیزیکی یا ذهنی
🔹 #آژون
یا: #آژونه
▪️مثال:
۱ - قرار بود امروز صبح بروم سرِ تمرین، ولی هیچ آژونه ای ( انرژی ای ) برای آن نداشتم.
۲ - آژونِِ ( انرژیِ ) تولید شده توسطِ آسیاب های بادی به مصرفِ هشتاد روستای پیرامونِ آن می رسد.
۳ - او سال ها زمان و آژونه ( انرژی ) گذاشت تا توانست هفت جلد کتابِ خود را نوشته، به چاپ برساند.
🔸 #energizer
🔸 #آژون گر
یا: #آژون زا
▪️مثال:
خنده یکی از بهترین آژون گرهای ( انرژی زاهای ) رایگانِ زندگی است. پس تا می توانید بخندید.
🔹 #energetic ( al ) پرانرژی، فعال
🔹 #آژومند
یا: #آژونی
یا: #آژون بر ( آژون بَر )
▪️مثال:
۱ - من دوست دارم ورزش های هوازی بکنم، ولی آن ها برای من بیش از حد آژون بَر ( پرانرژی، انرژی بَر ) هستند.
۲ - شصت ساله بود، ولی پرشور و آژومند ( پرانرژی، ) تو گویی هرگز قصدِ پیرشدن ندارد.
🔸 #energetically
🔸 #آژومندانه
یا: #آژونیانه
▪️مثال:
او یک تنه و آژومندانه ( فعالانه، پرانرژی ) ورزشِ زنان را در شهرِ خود گسترش داد تا توانست دو دختر را به مسابقاتِ انتخابیِ المپیک برساند.
🔹 #energetics انرژیِ تولیدی و مصرفی در یک فرایند؛ یا مطالعه ی آن ( دانش واژه )
🔹 #آژون بندی
یا: #آژون شناسی
▪️مثال:
۱ - او نیم ساعته توانست آژون شناسیِ ( انرژی شناسیِ ) هدایتِ یون ها در آن فراروندِ شیمیایی را توضیح دهد.
۲ - امروزه آژون بندیِ اعتصابِ غذا به خوبی شناخته شده است.
🔸 #energization
🔸 #آژونش ( آژونِش )
🔹 #bioenergetics شاخه ای از زیست شیمی که درباره ی انتقالِ انرژی در یاخته ها بحث می کند.
🔹 #زیست آژونش ( زیست آژونِش )
▪️مثال:
اَپران های ( پمپ های ) پروتونی نقشی بنیادی در زیست آژونِشِ سلول بازی می کنند.
🔸 #bioenergetic
🔸 #زیست آژونشی ( زیست آژونِشی )
یا: #زیست آژون
🔹 #hyperenergetic
🔹 #پرآژون ( پُرآژون )
🔸 #energeticism باور به اینکه آژون ( انرژی ) درونمایه ی بنیادیِ جهان است.
🔸 #آژون گرایی
🔹 #energeticist
🔹 #آژون گرا
🔸 هم ریشه های دیگرِ #آژونیدن ، #آژون و #آژونش در زبان های ایرانی:
اوستایی 👈 رویاندن، رشد کردن ➖ - vaxš
اوستایی 👈 زور، توان ➖ - aojah
فارسی میانه 👈 رویاندن، درخشیدن ➖ - whš
فارسی میانه 👈 توان، نیرو ➖ ōz
فارسی میانه ترفانی 👈 پیروز ➖ pyrwz
پارتی 👈 رویاندن ، افروختن ➖ - vxš
سغدی 👈 پیروز بودن ➖ prywj
ختنی 👈 رویاندن ➖ huș
سغدی 👈 رویاندن، بزرگ شدن ➖ - xwš
بلخی 👈 افزایش یافتن ➖ - oaχ
فارسی 👈 پیروز ( جزءِ دومِ واژه )
لُری ( ؟ ) 👈 زور، توان ➖ heyz
یدغه 👈 بزرگ شدن، رویاندن ➖ - waxš
یزغلامی 👈 رویاندن ➖ wėsůd
سانسکریت 👈 رویاندن، بزرگ شدن ➖ vakş
سانسکریت 👈 انرژی، نیرو ➖ - ojas
یونانی 👈 می رویم، افزایش می یابم ➖ αύξω
گوتی 👈 رشد کردن ➖ aukan
لاتینی 👈 رشد، افزایش ➖ augmentum
پورواهندواروپایی 👈 روییدن، افزایش یافتن ➖ - aug
🔺 نکته:
برای دیدنِ فعلی دیگر از همین ریشه بروید به: #to_authorize .
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصص

نیرویش
پیشنهاد واژگان "درکِرد/هَنکار/هَنکِرد" به جای واژه "انرژی":
برای واژه سازی برای "انرژی" نیاز است که ساختار و ریشه این واژه را بشناسیم.
این واژه در گذشته به ریختِ "انِرژون" بوده است که از دو بخش ساخته شده است:
...
[مشاهده متن کامل]

1 - اِن:پیشوند است که برابر همان "in" در انگلیسی است. ما در پارسی پیشوند های "دَر، هَن" را داریم که برابر این پیشوند هستند.
2 - اِرژون:برابر واژه "کار، کِرد" در پارسی است.
ما 2 پیشوند داریم و 2 تا واژه. پس میتوانیم 4 واژه برای واژه "انرژی" پیشنهاد دهیم.
ولی واژه "دَرکار" یک واژه است که از نِگاه من میتواند با واژگان دیگر نادرست گرفته شود و زیبا نیست.
پس روی همه رفته، 1 - 4=3 تا واژه ساخته میشود که به شما دوستان گرامی در نخست پیشنهاد دادم.
بِدرود!

کنشمایه ، کارمایه، اُژ
انرژی از واژه لاتین انرگیا سرچشمه میگیرد که به معنی کنش یا فعالیت یا کار کردن است،
از این رو می توان واژه ی کنشمایه یا کارمایه را پیشنهاد داد
همچنین واژه تاریخی اُژ را نیز داریم.
اگر بخواهیم از زاویه ی مفهوم باطنی این کلمه به این کلمه نگاه کنیم و ببینیم این کلمه چه حرفی برای گفتن به ما دارد، اینطور می شود گفت که
فلسفه پیدایش کلمه انرژی از ترکیب هفت کلمه ی این، آر، نور، نیرو یا ژور، شار، ژول، و ژن می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

کلمه ( این ) که بُعد داخلی بودن چیزی را به ما می گوید
کلمه ( آر ) یعنی حرارت هُرم حرکت آرامش
کلمه ( نور ) یعنی رونق و نورون و روان بودن نور
کلمه ( شار ) که از زاویه قانون تغییر شکل حروف در غالب کلمه تغییر یافته ژار ژور و زور می باشد و ارتباط معنایی دارد.
کلمه ( ژور ) نیز که خودش را به کلمه زور تغییر داده و به این سمت از ایجاد مفهوم خیز برداشته است.
کلمه ( ژول ) نیز که در دل این کلمه پنهان می باشد جهت ایجاد اندازه و میزان در کلمه انرژی قابل روئیت هست. که حرف ر در این کلمه به سمت حرف ل خیز برداشته و ایجاد مفهومی دیگر صورت گرفته است.
و کلمه ( ژن ) که با کلماتی از قبیل ژنراتور ژنرال ارژن ژنتیک جن و جان و جنین و غیره هم خانواده می باشد بُعد پنهان بودن و مخفی بودن و نامرئی بودن و درونی بودن آن سه مقوله را بیان می کند.
از زاویه جهان بینی کلمات انرژی با کلمه ژنراتور یا جنریت رابطه معنایی دارند و حرف ژ و ش در قانون تبدیل حروف در کلمات در کلمه انرژی و شارش خودنمایی کرده است. و این داره به ما می گه که انرژی باعث شارش و شریان می شود. و میزان جابجایی یا شارش یک الکترون در یک مسافت مشخص کار تعریف می شود که با نام ژول خودش رو تعریف می کند.

محل انرژی کجاست؟
داخل ماده؟
خارج از ماده؟
میشه نابودش کرد؟
اسم جدید دارد"انرژی تاریک" که شامل حد اقل 95% کلّ جهان فیزیک؟
مجهول الهویه؟
معلوم الحال؟
میتوان حصرش ومحدود کرد؟
وقتیکه نمیتوانی به دقت وصفش وبیان کرد پس چطور میخوی "الله" وصفش کرد!
...
[مشاهده متن کامل]

نکنه فکر میکنی الله= انرژی؟!
. . .
بحث فلسفی.

کارانه
واژه انرژی
معادل ابجد 268
تعداد حروف 5
تلفظ 'enerži
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: �nergie] ( فیزیک )
مختصات ( فره )
آواشناسی 'enerZi
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع واژگان مترادف و متضاد
ضربه ، نیرو ، فشار
انرژی: شیمه.
۱ - شیمه ندارم: انرژی ندارم
۲ - کم شیمه استم: کم انرژی استم.
۳ - بی شیمه استم: بی انرژی استم.
۴ - نان خوردن کمی با شیمه شدم: با انرژی شدم.
این واژه ای شیمه فقط برای وجود انسان بکار می رود.
❶ اُژ ( ōʒ )
❷ تاو ( tav )
❸ ورز ( vərz )
گرفته از واژه یاب و 20هزار واژه
" توانایی ایجاد نیروی کار " را گویند که به اختصار به آن " تانک" نیز می گویند. برابر لاتین آن را با نام " انرژی " می شناسند. یکی از چالش های اساسی مربیان و ورزشکاران بحران کاهش میزان تانک یا انرژی است. مراقب کاهش " تانک " خود باشیم. ارادتمند سید محمد رضا موسوی. . .
فرق مادّه با انرژی در آن است که ( مادّه ) هم دارای جِرم است و هم دارای حجم می باشد ولی ( انرژی ) هر چند حجم دارد ولی فاقد جِرم می باشد.
نیرو: ۱. پتانسیل ( نهفته - بالقوّه ) = توان، انرژی
۲. سینتیک ( جنبشی - بالفعل ) = کار
نیرو
زور، جنبندگی، کنش آوری
انرژی
نیرزی= نیرویِ زِندِگی ( بَخش )
انرژی
نَرزی/ نِرزی : نَر - زی
نَر = کوتاه شده ی نیرو
زی = کوتاه شده زندگی
از نظر علمی انرژی کاملا با نیرو فرق داره.
انرژی =توانایی انجام یک کار
انرژی بعنی توانایی انجام یک کار
به انگلیسی:energy or pep
توان روی، کارمایه، نیرو
انرژی
تَوانیر : تَوا - نیر
تَوا : کوتاه شدهء تَوان
نیر : کوتاه شدهء نیرو
دیگر پیش نهادها :
وانیر ، نیره ، نیر ، نیری ، نیرا ، آنیر
انرژی
تَوَنجام ( توانایی انجام )
آوَرزه
نیرا ، نیرزا ، آنیرزی ( آ - نیر - زی )
آ - = پیشوند اَفشارندگی
نیر = توانایی انجام
- زی = مایه ی زندگی و زیست
انرژی
انرژی از نگر ساختار واژه ای ایرانوویچی ( هندواروپایی ) به شمار می آید :
اِنِرژی : اِن - اِرژ - ای
ستاک این واژه اِرژ است که همان واژه ی " وَرز" پارسی است که وات " و" افتاده است که ورز مینه ی کاری را پیوسته انجام دادن و به گفته ای نیرو است .
...
[مشاهده متن کامل]

اِن : پیشوند است و همان پیشوند اَن - برای نمونه در اَنجُمَن میباشد که مینه ی از درون به بیرون را می دهد
- ای : پسوند نام ساز
با پِی نگری به ستودهای ( تعاریف ) بالا میتوان این گونه گرته برداری کرد :
اَنوَرزی ، اَنَرزی
دیگر پیش نهاد ها :
وَرزه ، نیر ، نیرزی ، نیرزه

در پهلوی " اژ ozh " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو "
با اژ = با انرژی
اژزا = انرژی زا

انرژی =توان روی ( توان رفتن بودن و شدن ) .
یا کارمایه، توانایی انجام کار است. خصوصیتی از جسم است که قابل انتقال به اشیای دیگر بوده و همراه با انجام کار فرآیند انتقال ( تبدیل ) صورت می گیرد. انرژی قابلیت تبدیل شدن به حالت ها و اشکال مختلف را دارد. انرژی می تواند از صورتی به صورت دیگر تبدیل شود ولی هرگز خلق و یا نابود نمی شود ( قانون بقای انرژی ) . انرژی دو فرم اصلی و پایه دارد:
...
[مشاهده متن کامل]

1. جنبشی
2. پتانسیل

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٩)

بپرس