اندرون

/~andarun/

    interior
    inside
    harem
    women's apartment
    bowels
    heart
    labyrinth
    into
    seraglio
    womens apartment

مترادف ها

bowel (اسم)
شکم، روده، اندرون

seraglio (اسم)
حرم، انبار، شبستان، اندرون

penetralia (اسم)
حرم، خلوتگاه، اندرون، رازها

purtenance (اسم)
متعلقات، اندرون، دل و روده، دل و جگر

viscus (اسم)
اندرون، احشاء، عضوی که در احشاء واقع شده است

پیشنهاد کاربران

اندرون و اندر
واژه اندرون از هندو اروپائی هنتروس - henterosو هندوایرانی هنترس - hantaras یا داخل و فارسی باستان انتار antar یا داخل که در سانسکریت انتارا antara ودر لاتین این in. در انگلیسی این in و واژه کاروانسرا در انگلیسی inn و واژه های دیکری که با In شروع میشوند مانند intern, internal
...
[مشاهده متن کامل]

در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست ( حافظ

#اندر اندرونی اندرون
دل اندرون
دل و انچه در نهان انسان است.
واژه اندر از واژه ایران باستان قبل از آریا ی *H�ntarah است.
این واژه در پارسی کهن به ریخت انتر بوده است.
و امروزه آن را اندر و اندرون می گواییم
...
[مشاهده متن کامل]

@IRANARYA ایتا
ایران سرزمین نیک زادگان
واژه INNER و inter در انگلیسی از ریشه انتر و اندر پارسی است
اندرون‎� ( andrūn, �“interior” )
اندرونی‎� ( andrūnī, �“internal” )
https://en. m. wiktionary. org/wiki/اندر#

درون
داخل
باطن
اندرون به معنای درون و داخل هرچیزی است

ضمن
درون ، داخل

بپرس