واژه اندرز معادل ابجد 262 تعداد حروف 5 تلفظ 'andarz نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: handarz] مختصات ( اَ دَ ) [ په . ] ( اِ. ) آواشناسی 'andarz الگوی تکیه WS شمارگان هجا 2 منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی عمید فرهنگ فارسی معین فرهنگ فارسی هوشیار
افسوسانه بریخت ساده بیان کردید. پند را در سپند و گوسپند میبینیم و همچنین سپنتا که امروزه بسیار کاربرد دارد به چم پاک است پس . . . سپند = س پند = آنچه از پند ( پاکی ) آمده گوسپند = گونه اای از گاوسانان که پاک ( یا مقدس ) است ... [مشاهده متن کامل]
سپنتا = چیزی یا کسی که بسیار پاک است. و در ته کار پند ( همان پنت کهن ) = پاکی اما اندرز اندرز = اند درز که درز خود چندین چمار دارد 1 - رخنه یا شکاف 2 - گسترش یا پخش شدن = معروف شدن ( درز پیدا کردن سخن ) => اندرز =اند ( and یا همان و ایرانی که به چم ضرب یا کثرت بخشیدن است ) درز ( رخنه ) => اندرز = بسیار شناساندن ( معروف سازی ) که همان امر به معروف است و در معروف سازی خوبی ها را به یکدیگر می شناسانند پس درز سخن = گسترش و مباحثه جهت شناسایی و معروف سازی به یکدیگر بوده و اندرز = امر به معروف
اندرز در معنی هشدار و بازداشتن است و پند در معنی نصیحت و راه نمایی!. . . پند و اندرز دادن یعنی ایراد سخنی که هم تشویق به کاری می کند و هم هشدار نسبت به حالتی می دهد. اما ، عوام هر دو را یکی فرض می کنند. . !