اندرز

/~andarz/

    admonition
    advice
    counsel
    precept
    recommendation
    exhortation
    (piece of) advice

فارسی به انگلیسی

اندرز دادن
advise, counsel

اندرز دهی
exhortation

مترادف ها

sermon (اسم)
خطابه، موعظه، اندرز، گفتار، خطبه، وعظ

counsel (اسم)
مشورت، اندرز، رایزنی، تدبیر، مصلحت اندیشی، مشاوره دو نفری

advice (اسم)
خبر، اگاهی، نصیحت، مشورت، اندرز، نظر، پند، رایزنی، مصلحت، صوابدید، اطلاع

monition (اسم)
اگاهی، اندرز، اخطار

axiom (اسم)
اندرز، پند، اصل، اصل موضوعه، بدیهیات، قاعده کلی، حقیقت اشکار، قضیه حقیقی، حقیقت متعارفه، اصل عمومی

motto (اسم)
اندرز، پند، شعار، حکمت، سخن زبده

پیشنهاد کاربران

واژه اندرز
معادل ابجد 262
تعداد حروف 5
تلفظ 'andarz
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: handarz]
مختصات ( اَ دَ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی 'andarz
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
افسوسانه بریخت ساده بیان کردید.
پند را در سپند و گوسپند میبینیم و همچنین سپنتا که امروزه بسیار کاربرد دارد به چم پاک است پس . . .
سپند = س پند = آنچه از پند ( پاکی ) آمده
گوسپند = گونه اای از گاوسانان که پاک ( یا مقدس ) است
...
[مشاهده متن کامل]

سپنتا = چیزی یا کسی که بسیار پاک است.
و در ته کار پند ( همان پنت کهن ) = پاکی
اما اندرز
اندرز = اند درز که درز خود چندین چمار دارد
1 - رخنه یا شکاف
2 - گسترش یا پخش شدن = معروف شدن ( درز پیدا کردن سخن )
=> اندرز =اند ( and یا همان و ایرانی که به چم ضرب یا کثرت بخشیدن است ) درز ( رخنه ) =>
اندرز = بسیار شناساندن ( معروف سازی ) که همان امر به معروف است و در معروف سازی خوبی ها را به یکدیگر می شناسانند پس درز سخن = گسترش و مباحثه جهت شناسایی و معروف سازی به یکدیگر بوده و اندرز = امر به معروف

سخن باارزش، پند آموز
پند، تذکیر، توصیه، سفارش، عبرت، موعظه، نصیحت، وصیت، وعظ
نصیحت
اندرز در معنی هشدار و بازداشتن است و پند در معنی نصیحت و راه نمایی!. . . پند و اندرز دادن یعنی ایراد سخنی که هم تشویق به کاری می کند و هم هشدار نسبت به حالتی می دهد. اما ، عوام هر دو را یکی فرض می کنند. . !

بپرس