order (اسم)
سامان، ساز، امر، سیاق، دسته، ترتیب، نظم، ارایش، انجمن، حواله، خط، دستور، فرمان، نوع، مقام، صنف، زمره، رسم، ارجاع، فرمایش، ضابطه، ردیف، رتبه، امریه، انتظام، ایین، سفارش، طرز قرار گیری، راسته، نظام، ایین و مراسم، فرقهیاجماعت مذهبی، گروه خاصی، دسته اجتماعی، درمان
union (اسم)
اتصال، اتحاد، بهم پیوستگی، الحاق، پیوستگی، اجتماع، وصلت، انجمن، ائتلاف، اتحادیه، پیوند، اتحاد و اتفاق، یگانگی وحدت، اشتراک منافع
association (اسم)
اتحاد، پیوستگی، وابستگی، تجمع، امیزش، انجمن، مشارکت، شرکت، تداعی معانی، ائتلاف
assemblage (اسم)
جمع اوری، اجتماع، انجمن، عمل سوار کردن، ماشین سواری
faction (اسم)
فرقه، انجمن، دسته بندی، نفاق، حزب
meeting (اسم)
برخورد، اجتماع، تلاقی، انجمن، مجمع، جماعت، هم ایش، اجماع، ملاقات، جماعت همراهان، میتینگ، جلسه، نشست
community (اسم)
اجتماع، انجمن، عوام، عموم
society (اسم)
اجتماع، محفل، گروه، جمعیت، انجمن، شرکت، مجمع، مصاحبت، جامعه، نظام اجتماعی، اشتراک مساعی، انسگان
assembly (اسم)
اجتماع، گروه، انجمن، مجلس، هیئت قانونگذاری، هم گذاری
convention (اسم)
قرارداد، انجمن، مجمع، هم ایش، پیمان نامه، هم ایی
institute (اسم)
انجمن، بنیاد، فرمان، بنگاه، موسسه، بنداد، هیئت شورا، اصل قانونی
moot (اسم)
انجمن، شورا، مجلس خطابه و مناظره
group (اسم)
گروه، جمعیت، دسته، انجمن، غند
company (اسم)
گروه، جمعیت، دسته، انجمن، شرکت، گروهان، هیئت بازیگران
council (اسم)
انجمن، مجلس، مشاوره، شورا، کنکاشگاه
convocation (اسم)
انجمن، مجلس، جلسه عمومی دانشجویان
congress (اسم)
انجمن، مجلس، کنگره، مجلسین سنا ونمایندگان، هم ایش
club (اسم)
انجمن، چماق، باشگاه، کانون، گرز، باتون، مجمع، خال گشنیز، خاج، عمود
guild (اسم)
انجمن، صنف، رسته، اتحادیه، محل اجتماع اصناف
coterie (اسم)
انجمن، گروه هم مسلک