کین
کینه خواهی. [ ن َ / ن ِ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) انتقام و تلافی بدیها. بدخواهی و بداندیشی. ( ناظم الاطباء ) . انتقام جویی :
بی گمان شد که گور کین اندیش
خواندش ازبهر کینه خواهی خویش.
نظامی.
چو هر یک جداگانه شاهی کنند
... [مشاهده متن کامل]
ز یکدیگران کینه خواهی کنند.
نظامی.
و رجوع به کینه خواه و کین خواهی شود.
بی گمان شد که گور کین اندیش
خواندش ازبهر کینه خواهی خویش.
نظامی.
چو هر یک جداگانه شاهی کنند
... [مشاهده متن کامل]
ز یکدیگران کینه خواهی کنند.
نظامی.
و رجوع به کینه خواه و کین خواهی شود.
کینه خواهی