انتساب

/~entesAb/

    ascription
    attribution
    relatiordescent

فارسی به انگلیسی

انتساب پذیر
attributive

انتساب رویداد به زمانی قبل از زمان واقعی
anachronism

انتساب ویژگی های انسانی به موجودات بی جان
pathetic fallacy

پیشنهاد کاربران

اِنْتِساب: نسبت داشتن، مرتبت بودن.
اِنْتِصاب: گماشتن، نصب کردن.
این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. انتساب با حرف سین به معنای" نسبت داشتن " و" مرتبط بودن" است:" اولین قدم منتقد در کار انتقاد آن است که از صحت انتساب اثر به صاحب اثر مطمئن گردد"
...
[مشاهده متن کامل]

اما انتصاب با حرف "ص" به معنای گماشتن و نصب کردن است: "انتصاب او به ریاست اداره موجب اعتراض کارمندان شد. "
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۴۲. )

اختصاص دادن
هویت انتسابی به هویتی گفته می شود که از زمان تولد با ما بوده و ما قادر به تغییر انها نبوده و نیستیم مانند جنسیت ، محل تولد ، رنگ پوست و. . .
ویژگی هایی که فرد نقشی در تشکیل اونا نداره مثل سیاه پوست بودن
شقایق خانم
نصب کردن و انتصاب درست است
چیزی بنام نسب کردن نداریم
خود را به کسی نسبت دادن ، خویشی
نسب کردن

بپرس