mass (اسم)
توده، جمع، انبوه، گروه، جرم، حجم، توده مردم، کپه، قسمت عمده، مراسم عشاء ربانی
heap (اسم)
توده، انبوه، گروه، جمعیت، پشته، کومه، کپه
aggregation (اسم)
توده، تراکم، انبوه، تجمع، اجتماع، گرد امدگی
clump (اسم)
انبوه، دسته، مشت، ضربه سنگین
bike (اسم)
انبوه، جمعیت، دوچرخه، کندوی زنبو عسل، مخفف دوچرخه
congeries (اسم)
توده، تراکم، انبوه، کومه، کپه
riffraff (اسم)
توده، انبوه، تفاله، اشغال، زیادی، ته مانده
tump (اسم)
توده، انبوه، تپه، توده درختان واقع بر روی تپه
rank (صفت)
انبوه، جلف، ترشیده، طلب شده
multitudinous (صفت)
انبوه، بی شمار، متعدد، کثیر
thick-set (صفت)
انبوه، کلفت، پر پشت، تنگ، قطور، تنگ هم
floccose (صفت)
انبوه، کاکل دار، کلاله ای، دارای دسته های کرک یا پشم
thick (صفت)
سفت، انبوه، گل الود، چاق، کلفت، ستبر، ضخیم، تیره، غلیظ، پر پشت، چاق و چله، گرفته، ابری، زیاد، صخیم
bushy (صفت)
انبوه، پر پشت
voluminous (صفت)
فراوان، بزرگ، انبوه، مفصل، جسیم، حجیم
collective (صفت)
انبوه، بهم پیوسته، اجتماعی، جمعی، اشتراکی، مشاع
gross (صفت)
زشت، درشت، بزرگ، انبوه، وحشی، بی تربیت، ستبر، زمخت، شرم اور
luxuriant (صفت)
وافر، انبوه، پربرکت، مجلل
aggregate (صفت)
جمع شده، متراکم، انبوه، بهم پیوسته، جمع امده
dense (صفت)
سفت، متراکم، محکم، انبوه، احمق، غلیظ، پر پشت، چگال، خنگ، متکاثف