انالیز

/~AnAliz/

    analysis

مترادف ها

analysis (اسم)
تحلیل، تجزیه، آزمایش، انالیز، کاوش، جداگری، فرگشایی، استقراء، شی تجزیه شده، مشتق و تابع اولیه

پیشنهاد کاربران

تجزیه
بررسی، کاوش، واکاوی
واژه پایانی ( واکاوی ) ساختارش به شیوه وا - کاوی است و "وا" پیشوندی است که همانند پسوند بن واژه ( دن، تن، یدن، انیدن ) کار می کند و به پس از هر آن چیزی می رود که پس از آن آمده!شاید کمی بد شناسه اش را گفتم ولی بدین شیوه کار می کند:
...
[مشاهده متن کامل]

وا - کاوی=کاوی دن=کاویدن
دیدید که "وا" به "دن" ترادیسید ( تبدیل شد ) و به پس از "کاوی" رفت و واژه کاویدن که برابر کاوش و بررسی است را ساخت.

جدا کردن داشته های کوچک هرچیزبزرگ
مثل تجزیه اندام ها ازیک بدن. . . دست. پا. . سر
آنالیز: ۱. واکاوی، واکافت، فراکاوی، فراکافت، بازکاوی؛ بررسی، پژوهش ۲. ( روانشناسی ) روانکاوی
پایش
اسکن کردن یا چک کردن
افسانه
موشکافیدن.
واکاویدن. آکاویدن.
ینی دقیق برسی کردن یا مو به مو برسی کردن
برسی کردن، تجزیه کردن، جدا کردن، مشخص کردن
پارسی آن آنالَس است
آنا ( بالا، روی ) لَس ( از دست دادن )
کاوش کردن. تجزیه چیزی یا اشیاهٔ ای
آنالیز یعنی جز به جز بررسی کردن
سلام انالیز=عمق
آنالیز=جداسنجی
پویش
پایش!
فارسی آن می شود: واکاوی!، واپژوهیدن، مجدداً تفحص و جست و جو کردن، حَلّاجی، موشکافی ( دقیق ) بررسی کردن، کند و کاو، کاوش - تجزیه و تحلیل کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس