انار، درخت انار
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
واقعا متاسفم که ادبیات پارسی به جایی رسیده که مردم معنای ساده ترین واژگان مثل انار را فراموش کردند
کلمه انار کلمه ای متعلق به زبان پارسی باستان هست که از کلمه انارم یا انارام به معنای روشنی بی پایان گرفته شده همچنین کلمه انیران هم به همین معناست یعنی روشنایی بی پایان ( البته یکی از معانی کلمه انیران یعنی غیر ایرانی است که اینجا این معنی رو نمی دهد )
... [مشاهده متن کامل]
در واقع به خاطر رنگ سرخ و آتشین انار و تاج اون که مثل شعله های آتیشه این اسم رو به این میوه دادن
احتمالا تا الان متوجه شدید که کلمه نار در عربی به معنای آتش
و نور به معنای پرتو در واقع وام گرفته از کلمات انارم و انیران هست که ریشه پارسی باستان دارن نه عربی و ترکی
همچنین انار در خیلی از زبان های ایرانی نار نامیده می شه
کلمه انار کلمه ای متعلق به زبان پارسی باستان هست که از کلمه انارم یا انارام به معنای روشنی بی پایان گرفته شده همچنین کلمه انیران هم به همین معناست یعنی روشنایی بی پایان ( البته یکی از معانی کلمه انیران یعنی غیر ایرانی است که اینجا این معنی رو نمی دهد )
... [مشاهده متن کامل]
در واقع به خاطر رنگ سرخ و آتشین انار و تاج اون که مثل شعله های آتیشه این اسم رو به این میوه دادن
احتمالا تا الان متوجه شدید که کلمه نار در عربی به معنای آتش
و نور به معنای پرتو در واقع وام گرفته از کلمات انارم و انیران هست که ریشه پارسی باستان دارن نه عربی و ترکی
همچنین انار در خیلی از زبان های ایرانی نار نامیده می شه
اَنار، نار یا انار خوراکی ( نام علمی: Punica granatum ) یکی از میوه های درختی است که دانه هایی اغلب قرمز و گاهی سفید یا رنگ هایی بین آن دو دارد. رنگ پوست آن نیز اغلب قرمز و گاه سیاه یا تقریباً زرد است؛ این میوه در معدود کشورهای جهان نظیر ایران، افغانستان، پاکستان، عراق و ترکیه کشت می شود به همین خاطر عضو مرغوب ترین میوه های جهان و عضو ۱۰ میوهٔ برتر جهان است و برای ایرانیان در شب یلدا میوه ای محبوب است.
... [مشاهده متن کامل]
اَنار بومی کشور ایران تا کوه های هیمالیا در شمال هند است و یکی از نخستین گیاهان اهلی شده است. ایران با تولید سالانه ۸۰۰ هزار تن اَنار، بزرگ ترین تولیدکنندهٔ اَنار در دنیا بوده و هندوستان دومین کشور تولیدکننده است. این درختچه در سواحل دریای خزر به صورت خودرو و وحشی به فراوانی وجود دارد. نوع زینتی و پرپر آن نیز با نام فارسی گلنار و به رنگهای قرمز و سفید در بعضی مناطق کشت می شود.
انار به طور گسترده در سراسر خاورمیانه و منطقه قفقاز، شمال و مناطق گرمسیری آفریقا، ایران، ارمنستان، شبه قاره هند، آسیای مرکزی، مناطق خشک تر آسیای جنوب شرقی و حوزه مدیترانه کشت می شود.
در ایران تولید انار در استان های فارس، اصفهان، مرکزی، یزد، خراسان، گیلان، لرستان، آذربایجان شرقی و تهران صورت می گیرد. استان های فارس، مرکزی و اصفهان به ترتیب رتبه اول تا سوم تولید انار در کشور هستند. از دیرباز انار ساوه به دلیل سطح زیر کشت و مقدار تولید و کیفیت مشهور بوده است و دارای بهترین انار ایران است. در این بین ارقام انار شهرضا شامل مِیخوش، یاقوتی و دانه مشکی بهترین کیفیت را داشته و جز گران ترین انارهای کشور محسوب می شوند. کیفیت و قیمت انار شهرضا بسیار بالاست؛ به گونه ای که آبان ماه که فصل برداشت انار در شهرضا است، بسیاری از افراد سودجو مبادرت به خرید انار از استان فارس و سایر شهرهای استان اصفهان و فروش آن به نام انار شهرضا می کنند.
انار درختچه یا درخت کوچکی است که تا ارتفاع ۵ تا ۱۰ متر ( ۱۶ تا ۳۳ فوت ) رشد می کند و دارای چندین شاخه خاردار است و عمر طولانی دارد. برخی از انواع بی ثمر آن تنها برای زیبایی گل های آن کاشته می شود.
پوش برگ میوه انار به رنگ قرمز مایل به ارغوانی دارای دو قسمت است: یک پیرابر خارجی سخت و یک میان بر اسفنجی درونی ( آلبیدو ) که دیواره داخلی میوه را تشکیل می دهد که دانه ها در آن چسبیده اند. غشاهای میان بر به صورت اتاقک های نامتقارنی سازماندهی می شوند که حاوی دانه هایی در داخل دانه پوش های گوشتی ( sarcotesta ) هستند که بدون اتصال به میان بر قرار گرفته اند.
... [مشاهده متن کامل]
اَنار بومی کشور ایران تا کوه های هیمالیا در شمال هند است و یکی از نخستین گیاهان اهلی شده است. ایران با تولید سالانه ۸۰۰ هزار تن اَنار، بزرگ ترین تولیدکنندهٔ اَنار در دنیا بوده و هندوستان دومین کشور تولیدکننده است. این درختچه در سواحل دریای خزر به صورت خودرو و وحشی به فراوانی وجود دارد. نوع زینتی و پرپر آن نیز با نام فارسی گلنار و به رنگهای قرمز و سفید در بعضی مناطق کشت می شود.
انار به طور گسترده در سراسر خاورمیانه و منطقه قفقاز، شمال و مناطق گرمسیری آفریقا، ایران، ارمنستان، شبه قاره هند، آسیای مرکزی، مناطق خشک تر آسیای جنوب شرقی و حوزه مدیترانه کشت می شود.
در ایران تولید انار در استان های فارس، اصفهان، مرکزی، یزد، خراسان، گیلان، لرستان، آذربایجان شرقی و تهران صورت می گیرد. استان های فارس، مرکزی و اصفهان به ترتیب رتبه اول تا سوم تولید انار در کشور هستند. از دیرباز انار ساوه به دلیل سطح زیر کشت و مقدار تولید و کیفیت مشهور بوده است و دارای بهترین انار ایران است. در این بین ارقام انار شهرضا شامل مِیخوش، یاقوتی و دانه مشکی بهترین کیفیت را داشته و جز گران ترین انارهای کشور محسوب می شوند. کیفیت و قیمت انار شهرضا بسیار بالاست؛ به گونه ای که آبان ماه که فصل برداشت انار در شهرضا است، بسیاری از افراد سودجو مبادرت به خرید انار از استان فارس و سایر شهرهای استان اصفهان و فروش آن به نام انار شهرضا می کنند.
انار درختچه یا درخت کوچکی است که تا ارتفاع ۵ تا ۱۰ متر ( ۱۶ تا ۳۳ فوت ) رشد می کند و دارای چندین شاخه خاردار است و عمر طولانی دارد. برخی از انواع بی ثمر آن تنها برای زیبایی گل های آن کاشته می شود.
پوش برگ میوه انار به رنگ قرمز مایل به ارغوانی دارای دو قسمت است: یک پیرابر خارجی سخت و یک میان بر اسفنجی درونی ( آلبیدو ) که دیواره داخلی میوه را تشکیل می دهد که دانه ها در آن چسبیده اند. غشاهای میان بر به صورت اتاقک های نامتقارنی سازماندهی می شوند که حاوی دانه هایی در داخل دانه پوش های گوشتی ( sarcotesta ) هستند که بدون اتصال به میان بر قرار گرفته اند.
واژه انار
معادل ابجد 252
تعداد حروف 4
تلفظ 'anār
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) ‹نار› ( زیست شناسی )
مختصات ( اَ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی 'anAr
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
... [مشاهده متن کامل]
منبع
واژه ی انار از ریشه ی واژه ی نار سانسکریت است.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
واژه نار به ارث رسیده از سانسکریت लहरी ( لاهاری، "بیلو" ) رسیده از پراکریت 𑀡𑀸𑀭𑀻 ( ṇārī ) ، از سانسکریت नारी است.
منابع ها.
اقبال، صلاح الدین ( 2002 ) �نار�، در وحی پنجابی لغات ( به پنجابی ) ، لاهور: �عزیز پابلیشرز�
ਨਾਰ، در فرهنگ لغت پنجابی - انگلیسی، پاتیالا: دانشگاه پنجابی، 2024
معادل ابجد 252
تعداد حروف 4
تلفظ 'anār
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) ‹نار› ( زیست شناسی )
مختصات ( اَ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی 'anAr
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
... [مشاهده متن کامل]
منبع
واژه ی انار از ریشه ی واژه ی نار سانسکریت است.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
واژه نار به ارث رسیده از سانسکریت लहरी ( لاهاری، "بیلو" ) رسیده از پراکریت 𑀡𑀸𑀭𑀻 ( ṇārī ) ، از سانسکریت नारी است.
منابع ها.
اقبال، صلاح الدین ( 2002 ) �نار�، در وحی پنجابی لغات ( به پنجابی ) ، لاهور: �عزیز پابلیشرز�
ਨਾਰ، در فرهنگ لغت پنجابی - انگلیسی، پاتیالا: دانشگاه پنجابی، 2024
پاسخی به برخی کاربران زیر همین واژه:
کاربر"نادرشاه تورک":
این میوه نخستین بار در آذربایجان کشت شده است؟ با ساده ترین جستجو در چیزی مانند اینترنت، نخستین کشت های این میوه در ایران، افغانستان، پاکستان و بخش هایی از هند کشت میشد. اگر هم دوست داری، برو توی کتاب های درست و شناخته شده بگرد ببین از کجا ها آمده است!
... [مشاهده متن کامل]
هر چیزی به جز قرآن گواهی نیست؟!تنها قرآن کتاب درستیه؟! اگر اینجور اندیشه می کنی من گفته ای با تو ندارم!
برو یکمی درباره تاریخچه و ریشه زبان پارسی کاوش کن سپس در اینجا سخن بگو!چهارتا کتاب بخوان سپس اینجا سخن بگو! اوستایی، از زبان های پارسی باستان و سنسکریت هم زبان هندی ای است که هر دو آنها، زیر شاخه زبان هندوایرانی هستند که همین زبان های هندواروپایی زیر شاخه بزرگ تر هندواروپایی هستند. از برای ریشه و همسانی زیاد زبان های هندی و ایرانی، یک خانواده زبانی جدا برای آنها یا همان هندوایرانی برای آنها گرفته شده است! پس می توان به اوستایی، سنسکریت و دیگر زبان های همخانواده با زبان پارسی پشت داشت ( =تکیه کرد ) و هیچ خرده ای بر آن نیست!
کاربر "binam":
به شما هم پیشنهاد میکنم کمی کاوش کنید سپس دیدگاه بگذارید! هرچیزی که در اوستایی هست، پارسی است چون اوستایی از زبان های پارسی باستان است. "اوستا" هم با نام این زبان پیوند دار است. بله، هر چیزی که در سنسکریت است، ایرانی نیست چون آن زبانی هندی است، ولی ریشه این زبان و زبان اوستایی یکی است ( همانگونه که در پاسخ به کاربر پیشین گفتم ) و واژه های همسان بسیار زیادی با هم دارند پس می تواند برای پشتوانه بیاید. برای نمونه اگر گفته شد واژه ای در اوستایی و در سنسکریت بوده است و درست هم باشد، چون اوستایی و سنسکریت هم ریشه هستند، پس نشان می دهد که این واژه ریشه ای هندوایرانی دارد و اگر در زبان های دیگر هست، از زبان های هندوایرانی به آنها رفته است.
اون بخش نمونه هات رو که دیگه ولش کن!
اَنار در زبان پهلوی به ریخت "اَنار" بوده است ( به همین ریخت ) و باید امروزه "اَ" نخست آن برداشته شود همانند "اَنارگیل" که شده است "نارگیل".
( کاربران دیگری هم بوده اند ولی انگار دیدگاه انها پاک شده است )
بدرود!
کاربر"نادرشاه تورک":
این میوه نخستین بار در آذربایجان کشت شده است؟ با ساده ترین جستجو در چیزی مانند اینترنت، نخستین کشت های این میوه در ایران، افغانستان، پاکستان و بخش هایی از هند کشت میشد. اگر هم دوست داری، برو توی کتاب های درست و شناخته شده بگرد ببین از کجا ها آمده است!
... [مشاهده متن کامل]
هر چیزی به جز قرآن گواهی نیست؟!تنها قرآن کتاب درستیه؟! اگر اینجور اندیشه می کنی من گفته ای با تو ندارم!
برو یکمی درباره تاریخچه و ریشه زبان پارسی کاوش کن سپس در اینجا سخن بگو!چهارتا کتاب بخوان سپس اینجا سخن بگو! اوستایی، از زبان های پارسی باستان و سنسکریت هم زبان هندی ای است که هر دو آنها، زیر شاخه زبان هندوایرانی هستند که همین زبان های هندواروپایی زیر شاخه بزرگ تر هندواروپایی هستند. از برای ریشه و همسانی زیاد زبان های هندی و ایرانی، یک خانواده زبانی جدا برای آنها یا همان هندوایرانی برای آنها گرفته شده است! پس می توان به اوستایی، سنسکریت و دیگر زبان های همخانواده با زبان پارسی پشت داشت ( =تکیه کرد ) و هیچ خرده ای بر آن نیست!
کاربر "binam":
به شما هم پیشنهاد میکنم کمی کاوش کنید سپس دیدگاه بگذارید! هرچیزی که در اوستایی هست، پارسی است چون اوستایی از زبان های پارسی باستان است. "اوستا" هم با نام این زبان پیوند دار است. بله، هر چیزی که در سنسکریت است، ایرانی نیست چون آن زبانی هندی است، ولی ریشه این زبان و زبان اوستایی یکی است ( همانگونه که در پاسخ به کاربر پیشین گفتم ) و واژه های همسان بسیار زیادی با هم دارند پس می تواند برای پشتوانه بیاید. برای نمونه اگر گفته شد واژه ای در اوستایی و در سنسکریت بوده است و درست هم باشد، چون اوستایی و سنسکریت هم ریشه هستند، پس نشان می دهد که این واژه ریشه ای هندوایرانی دارد و اگر در زبان های دیگر هست، از زبان های هندوایرانی به آنها رفته است.
اون بخش نمونه هات رو که دیگه ولش کن!
اَنار در زبان پهلوی به ریخت "اَنار" بوده است ( به همین ریخت ) و باید امروزه "اَ" نخست آن برداشته شود همانند "اَنارگیل" که شده است "نارگیل".
( کاربران دیگری هم بوده اند ولی انگار دیدگاه انها پاک شده است )
بدرود!
هر چی که تو اوستا سانسکریت و . . باشه فارسی نیست
مثلا چال چاره چالش اتش
نار و انار ممکنه فارسی باشن ممکنه ترکی درمورد ریشه این اطمینان ندارم
مثلا چال چاره چالش اتش
نار و انار ممکنه فارسی باشن ممکنه ترکی درمورد ریشه این اطمینان ندارم
اناَر
انار واژه ای است فارسی و در زبان پهلوی نیز �انار� بوده است
در پاسخ به پانترکها که حتی در زبانشان معادلی برای واژه �میوه� ندارند باید بگویم : بیشتر میوه ها در زبان ترکی از زبان فارسی یا عربی یا یونانی گرفته شده چون در مغولستان بی آب و علف چیزی به نام باغ و بوستان وجود نداشته که میوه هم داشته باشد برای نمونه :
... [مشاهده متن کامل]
انجیر ( فارسی ) - انار ( فارسی ) - خرما ( فارسی ) - امرود ( فارسی ) - اریک ( فارسی ) - هلو ( فارسی ) - بامادور ( ایتالیایی ) - لاهانا ( یونانی ) - انگینار ( فارسی =کنگر ) - نخود ( فارسی ) - هویج ( عربی =زردک فارسی ) - پاتلیجان ( فارسی ) - لیمون ( فارسی ) - نارنج ( فارسی ) - ترنج ( فارسی ) - توت ( فارسی ) - کیراز ( یونانی از گیلاس فارسی ) - ویشنه ( بلغاری =آلبالو ) - آلو ( فارسی ) - مایدانوز ( یونانی ) - خیار ( فارسی ) - موز ( فارسی ) - جوز ( فارسی ) - آناناس ( فرانسوی ) - شفتالو ( فارسی ) - کارپوز ( یونانی ) - اسفناج ( فارسی ) - کشنیش ( فارسی =گشنیز ) و . . .
در پاسخ به پانترکها که حتی در زبانشان معادلی برای واژه �میوه� ندارند باید بگویم : بیشتر میوه ها در زبان ترکی از زبان فارسی یا عربی یا یونانی گرفته شده چون در مغولستان بی آب و علف چیزی به نام باغ و بوستان وجود نداشته که میوه هم داشته باشد برای نمونه :
... [مشاهده متن کامل]
انجیر ( فارسی ) - انار ( فارسی ) - خرما ( فارسی ) - امرود ( فارسی ) - اریک ( فارسی ) - هلو ( فارسی ) - بامادور ( ایتالیایی ) - لاهانا ( یونانی ) - انگینار ( فارسی =کنگر ) - نخود ( فارسی ) - هویج ( عربی =زردک فارسی ) - پاتلیجان ( فارسی ) - لیمون ( فارسی ) - نارنج ( فارسی ) - ترنج ( فارسی ) - توت ( فارسی ) - کیراز ( یونانی از گیلاس فارسی ) - ویشنه ( بلغاری =آلبالو ) - آلو ( فارسی ) - مایدانوز ( یونانی ) - خیار ( فارسی ) - موز ( فارسی ) - جوز ( فارسی ) - آناناس ( فرانسوی ) - شفتالو ( فارسی ) - کارپوز ( یونانی ) - اسفناج ( فارسی ) - کشنیش ( فارسی =گشنیز ) و . . .
انار برگرفته از نار تورکی هست . . . . اسم بسیاری از میوه ها مثل گیلاس و آلو و نار معادل گجراتی یا افغانی یا دری یا نمیدونم چی چی ندارد و خودشون معترف ان ک مهاجر هستند و تحت تاثیر تمدن های قوتی و ماننا
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
و اورارتو و ساکا و کاسی و ایلامی و سومری که همگی تورک بوده اند میباشند . . . . نار جزء لا ینفک جشن باستانی چیله تورک ها هس ک نشان از تورکی بودن این میوه هست کلمه چیله هم تورکی هست ک مهاجرین معادل ندارند براش و بجاش یلدا به کار میبرند که عربیه و برا تولد مسیحه که ربطی خودشون نداره !!!!!!!. . . . این میوه نخستین بار مناطق تورک نشین مثل آذربایجان و از جمله ساوه کشت شده که ساوه کلمه ای تورکی هس و مردمش تورک زبانند. وقتی میوه ای رو نخستین تورک ها کشت کردند پس طبیعیه که لفظش هم اصالت در اون زبان داشته باشه . . . . دوستان مهاجر طوری به سانسکریت و پهلوی و غیره استناد میکنن که انگار قرآنه !!!! همه اینا در زمان پهلوی تحریف شده و الانم میشه نمونش تاریخ و زبان اقوام التصاقی زبان که فوقا اشاره شد.
انار به زبان سنگسری
اّنورanor
اّنورanor
کردی: هَنار
تاسف بار از که ترکان دوست دارند واژگان مارو بدزدند!!
ما خودمون با وجود کلی مترادف برای هر واژه داریم واژگان ترکی و عربی رو بیرون میکنیم بعد این ها چجوری کلمه هایی که در اوستا و پهلوی بوده رو میدوزدن!!!!!: (
... [مشاهده متن کامل]
برای نا هیچ اهمیتی نداره که در زبان غار نشینی شما هست یا نه فقط فرهنگ و تاریخ ما رو ندزدید
قراره برای خود تاریخ بسازید
قرار نیست تاریخ مارو برای خودتون بسازید!!
تاسف بارم برای کشور گدای ترکیه
مثلا همین بابک خرمدین که گویند ترکه؟؟
چجوری ترک بوده واقعا!!!
اون میخاسته از دین ایرانی نگهداری کنه!!
این ها اصلا ربطی به ترک نداره
ما خودمون با وجود کلی مترادف برای هر واژه داریم واژگان ترکی و عربی رو بیرون میکنیم بعد این ها چجوری کلمه هایی که در اوستا و پهلوی بوده رو میدوزدن!!!!!: (
... [مشاهده متن کامل]
برای نا هیچ اهمیتی نداره که در زبان غار نشینی شما هست یا نه فقط فرهنگ و تاریخ ما رو ندزدید
قراره برای خود تاریخ بسازید
قرار نیست تاریخ مارو برای خودتون بسازید!!
تاسف بارم برای کشور گدای ترکیه
مثلا همین بابک خرمدین که گویند ترکه؟؟
چجوری ترک بوده واقعا!!!
اون میخاسته از دین ایرانی نگهداری کنه!!
این ها اصلا ربطی به ترک نداره
واژه انار صد درصد پارسی است که درترکی راه یافت این واژه یعنی انار واژه چند بار در پهلوی به کار رفت است. منبع . https://www. cgie. org. ir/fa/article/238452/انار
دوستان هر چی مال پارسی رو به زبان های بیگانه نسبت می بدهد کماکان واقعا جای تاسف دارد.
دوستان هر چی مال پارسی رو به زبان های بیگانه نسبت می بدهد کماکان واقعا جای تاسف دارد.
انار Pomegranate
نام علمی Punica
نام علمی Punica
اسامی میوه های مختلف به انگلیسی:
apple = سیب 🍏 🍎
seed ( American ) / pip ( British ) = تخم سیب
pear = گلابی 🍐
banana = موز 🍌
grape = انگور 🍇
watermelon = هندوانه 🍉
... [مشاهده متن کامل]
melon = خربزه، ملون
cantaloupe = طالبی
honeydew melon = طالبی
❗️لطفا برای مشاهده تفاوت این دو طالبی، عکس های هر کدام را در گوگل سرچ و مشاهده کنید
plum = آلو
greengage = آلو سبز
apricot = زردآلو
peach = هلو 🍑
nectarine = شلیل
cherry = گیلاس 🍒
sour cherry = آلبالو
fig = انجیر
persimmon = خرمالو
mango = انبه 🥭
pineapple = آناناس 🍍
avocado / avocado pear = آووکادو 🥑
strawberry = توت فرنگی 🍓
blueberry = بلوبری
blackberry / bramble ( British ) = توت سیاه
raspberry = تمشک
❗️بعضی جا ها هر دو کلمه رو تمشک معنا کردند. برای مشاهده تفاوت این دو، لطفا هم blackberry و هم raspberry رو در گوگل سرچ کنید و تصاویر هر کدام رو مشاهده کنید
orange = پرتقال
tangerine = نارنگی 🍊
clementine = نارنگی یافا
lemon = لیمو 🍋
lime = لیمو ترش
pomegranate = انار
kiwi / kiwi fruit = کیوی 🥝
quince = به
stone ( British ) / pit ( American ) = هسته میوه
apple = سیب 🍏 🍎
seed ( American ) / pip ( British ) = تخم سیب
pear = گلابی 🍐
banana = موز 🍌
grape = انگور 🍇
watermelon = هندوانه 🍉
... [مشاهده متن کامل]
melon = خربزه، ملون
cantaloupe = طالبی
honeydew melon = طالبی
❗️لطفا برای مشاهده تفاوت این دو طالبی، عکس های هر کدام را در گوگل سرچ و مشاهده کنید
plum = آلو
greengage = آلو سبز
apricot = زردآلو
peach = هلو 🍑
nectarine = شلیل
cherry = گیلاس 🍒
sour cherry = آلبالو
fig = انجیر
persimmon = خرمالو
mango = انبه 🥭
pineapple = آناناس 🍍
avocado / avocado pear = آووکادو 🥑
strawberry = توت فرنگی 🍓
blueberry = بلوبری
blackberry / bramble ( British ) = توت سیاه
raspberry = تمشک
❗️بعضی جا ها هر دو کلمه رو تمشک معنا کردند. برای مشاهده تفاوت این دو، لطفا هم blackberry و هم raspberry رو در گوگل سرچ کنید و تصاویر هر کدام رو مشاهده کنید
orange = پرتقال
tangerine = نارنگی 🍊
clementine = نارنگی یافا
lemon = لیمو 🍋
lime = لیمو ترش
pomegranate = انار
kiwi / kiwi fruit = کیوی 🥝
quince = به
stone ( British ) / pit ( American ) = هسته میوه
در پاسخ بانو اوزرا بگم ایران هم ان داره پس واژه ایران هم ترکی هست، ، ، ول کنید جهان رو به خودتون نخندونید انگبین پارسی هست ، انسان تازی هست ، شرم کنید همه رو فروگرفتید برای خودتون . بسه
انار نوشتن به انگلیسی :/ ~anAr /
مترادف انار: رمان، نار، اناربن، نارون
مترادف انار: رمان، نار، اناربن، نارون
به کوردی هه نار با تلفظ هَنار است
اسم دخترانه است
انار:نار
خوشکل ترین اسم دنیا
اسم دخترانه است
انار:نار
خوشکل ترین اسم دنیا
لغت انار که آنرا در اشکون افغانستان آمار āmar میخوانند گویش دیگر لغت سنسکریت آمر आम्र Amra به معنای انبه است. بدل شدن امار به انار مانند بدل شدن نردبام به نردبان است. Amra در زبان سانسکریت به معنی ترش است . این واژه در زبان فارسی به amarnā تغییر یافته است
... [مشاهده متن کامل]
واژه انار با واژه ی آلما ( سیب ترکی ) همریشه است . زیرا از واژه ایرانی amarnā واژگان امرود به معنای گلابی و امالا←آلما به معنای سیب ( در تورکی ) به دست آمده اند.
... [مشاهده متن کامل]
واژه انار با واژه ی آلما ( سیب ترکی ) همریشه است . زیرا از واژه ایرانی amarnā واژگان امرود به معنای گلابی و امالا←آلما به معنای سیب ( در تورکی ) به دست آمده اند.
فهمیده . باهوش
دوکاندول1 یافته های پژوهش دشــــــــــــــوار خود درباره پراکندگی انار ( Punica granatum ) ، تنها جنس در تیره اناریان ( Punicaceae ) را که جز دوگونه ندارد، چنین جمع بندی می کند: "پایان سخن اینکه داده های گیاه شناختی، تاریخی، و لغت شناختی همگی گویای آنند که گونه امروزی بومی ایران و برخی کشورهای همجوار آن است. کشت انار پیش از تاریخ آغاز شد و گسترش آن در همان آغاز، نخست به سمت باختر و در پی آن به سوی چین، موجب شد که بومی شدن آن در کشورهای دیگر لغزشی درباره خاستگاه راستین پیش آید، زیرا در این نواحی انار بسیار است، دیرینگی دارد و ماندگار بوده است. " براستی انار خودرو در زمینهای سنگلاخ ایران، بویژه کوههای کردستان ایران، بلوچستان و افغانستان است. دربست با دوکاندول همداستانم و همان طور که خواهیم دید ، پژوهشی که در پی می آید آن را بروشنی تأیید می کند، و نظر انگلر2 که گوید انار در یونان و مجمع الجزایر آن خود روست واز همین رو بومی آسیای پیشین و بخشی از شبه جزیره بالکان بوده و بسا که گسترش آن در ایتالیا و اسپانیا در پی کشت آن در دوره تاریخی انجام شده باشد هیچ تغییری در نظر من نمی دهد. نخست اینکه همان طور که بوشان گفته است، 3 این درختان که ادعا شده در یونان خودرویند، خودرو نبوده بلکه از حالت بستانی خارج و خودرو گشته اند. 4 دو دیگر، گیریم که چنین باشد، کلیه روایات باستانی یونان درباره انار تنها به نوع بستانی آن بر می گردد و در هـــیچ موردی از خود روی آن سخن نرفته است؛ و این فرض شرادر5، به پــــــیروی از انگلر، که واژه یونانی poá در اصل به گونه خودروی بومی یونان گفته می شده و بعدها در مورد نوع بستانی هیچ پایه ای ندارد. همان طور که زین پس نشام خواهم داد، این واژه یــــــــونانی از زبان بیگانه وام گرفته شده است. دوکاندول بجا گفته
... [مشاهده متن کامل]
که بومی شدن این درخت در حوزه مدیترانه در واقع گسترش منطقه اولیه کشت آن بوده؛ و هنک بدرستی تمام کشت آن را از دســـــــت یونانیان پس از دوران هومر دانسته و گفته از هرم گرفته اند.
بوشان1 این نظر را که انار بومی اروپا باشد از بیخ ناوارد می داند، و مـــــــیهن Punica protopunica را که بلفور ( Balfour ) جزیره سوکوترا ( Socotra ) می دانست، جنوب عربستان ( Arabia Felix ) پیشنهاد می کند، هرچند نمی گوید چگونه این درخت از این مرکز به دیگر سرزمینها دامن کشیده است. وی برابر نتیجه گیریهای لوره در مورد مصر که می گوید این درخت ازدوره دودمان هیجدهم بومی مصر شد می ایستد، اما نکته پیشنهادی اصلی وی را که نام مصری انار وام واژه ای سامی است نادیده می گیرد. 2 نظریه بوشان با تمامی دانسته های تاریخی ناسازاست وهیچ کس پذیرای آن نشده.
گمان رفته اوستا درخت انار را haδānaēpata نامیده، 3 که چوبش در افروختن آتش و آبش در ساغرریزی آئین قربانی بکار می رفته است؛ اما این تنها تفسیر پارسیان هند و زرتشتیان یزد است و قطعیتی ندارد. به هر روی از میوه انار در نوشته های پهلوی یاد شده است ( ص 193 کتاب پیش رو ) .
نویسندگان مسلمان و جهانگردان اروپایی بارها ازانار ایرانی یاد کرده اند و نیازی به آوردن همه آنها در موضوعی که یکسره شناخته شده نیست. نــــــگاهی به فارسنامه1 و ارائه چکیده زیر از آدام اولئاریوس بس است:2
"در آنجا ناربن ، بادام و انجیر بدون ترتیب و تربیت می روید، بویژه در استان کیلان [کذا] که بیشه هائی از این درختان هست. انار خود رو که تقریباً در همه جا ، بویژه در قره باغ یافت می شود مزه ای گزنده یا ترش دارد. انار را دان کرده دانه هایش را ناردان گویند و داد و ستد آن بس شکوفاست. ایرانیان پس از خیساندنش در آب و آبگیری با پارچه در کار چاشنی های خود کنند و به چاشنی های آنها رنگ و مزه ای خواستنی می دهد. گاه آب انار را جوشانده نــــــــگاه داشته در میهمانیها درکار خوشرنگی برنج کنند و این رب به برنج مزه ای دهد روی هم رفته خوشایند. بهتــــــــــــرین انار از چِشت و قزوین است اما درشت ترینش از قره باغ خیزد . "
میرزا حیدر از اناری نام می برد که تنها ازبلورستان ( کافرستان ) خیزد؛ شیرین و ناب و خوش مزه با دانه های سفید بسیار شفاف. 3
"انگور، خربزه، سیب، انار و بواقع کلیه میوه های سمرقند نیکوست. "4 نکوئی انارهای خجند را پر آوازه کرده بود. 5 جهانگیر شاه در خاطرات خود از انار شیرین یزد و انار ملس فراه نام می برد و گوید آوازه انار یزد جهانگیر است. 1 کرافورد2 گوید "تنها انار نکوئی که دیده ام بواقع همانی است که کاروانها از سرزمینهای خاوری ایران به بخشهای شمالی هند می آورند. "
Yu yan tsa tsu3 گوید انــــار مـصر ( Wu - se - li, *Mwir si - li, Mirsir ) 4 در ســـــــــرزمـــــــــــــــــــــــــــــــــــین عربها ( تا ـ شی Ta - ši، تاجیک *Ta - dzik ) به پنج و شش کَتی [هر کتی: 680 گرم] می رسد.
داستان ورود به چین به دست سردار چان کی ین در مورد انار هم هست. اینجا هم مثل داستان گردو این اندیشه تنها در نوشته های نویسندگان بعد از دوره هان بچشم می خورد. نخستین بار لو کی ( Lu Ki ) ، که در فرمانروائی دودمان تسین باختری ( 265 تا 313 م. ) می زیست، در کــــتـــــــاب خود Yü ti yün šu این داستان را فرونگاشته است. Ts'i min yao šu نوشته کیا سه ـ نیو ( Kia Se - niu ) در سده ششم هم وارث این متن شده است. 5 در این جا چنین آمده که چان کی ین در هجده سالی که فرستاده دودمان هان در سرزمینهای بیــــگانه بود t'u - lin را یافت، و این نام همان nan - ši - liu است. ایــــــن داستان در Po wu či 6 نوشته چان هوا و در Tu i či نوشته لی یو ( Li Yu ) ( یا لی یوان/ Li Yüan ) از دوره تانگ واگوئی شده است. شاهد رسمی دیگر را که گواه پذیرش این باور در آن دوره است در Fun ši wen kien ki نوشته فون ین ( Fun Yen ) از دوره تانــگ می توان یافت، 7 که گوید چان کی ین در سرزمینهای باختری تخم ši - liu و یونجه ( mu - su ) را بدست آورد و اینکه این دو را امروزه در همه جای چین می توان یافت. کائو چن ( Kao Č'en ) در دوره سو . . .
... [مشاهده متن کامل]
که بومی شدن این درخت در حوزه مدیترانه در واقع گسترش منطقه اولیه کشت آن بوده؛ و هنک بدرستی تمام کشت آن را از دســـــــت یونانیان پس از دوران هومر دانسته و گفته از هرم گرفته اند.
بوشان1 این نظر را که انار بومی اروپا باشد از بیخ ناوارد می داند، و مـــــــیهن Punica protopunica را که بلفور ( Balfour ) جزیره سوکوترا ( Socotra ) می دانست، جنوب عربستان ( Arabia Felix ) پیشنهاد می کند، هرچند نمی گوید چگونه این درخت از این مرکز به دیگر سرزمینها دامن کشیده است. وی برابر نتیجه گیریهای لوره در مورد مصر که می گوید این درخت ازدوره دودمان هیجدهم بومی مصر شد می ایستد، اما نکته پیشنهادی اصلی وی را که نام مصری انار وام واژه ای سامی است نادیده می گیرد. 2 نظریه بوشان با تمامی دانسته های تاریخی ناسازاست وهیچ کس پذیرای آن نشده.
گمان رفته اوستا درخت انار را haδānaēpata نامیده، 3 که چوبش در افروختن آتش و آبش در ساغرریزی آئین قربانی بکار می رفته است؛ اما این تنها تفسیر پارسیان هند و زرتشتیان یزد است و قطعیتی ندارد. به هر روی از میوه انار در نوشته های پهلوی یاد شده است ( ص 193 کتاب پیش رو ) .
نویسندگان مسلمان و جهانگردان اروپایی بارها ازانار ایرانی یاد کرده اند و نیازی به آوردن همه آنها در موضوعی که یکسره شناخته شده نیست. نــــــگاهی به فارسنامه1 و ارائه چکیده زیر از آدام اولئاریوس بس است:2
"در آنجا ناربن ، بادام و انجیر بدون ترتیب و تربیت می روید، بویژه در استان کیلان [کذا] که بیشه هائی از این درختان هست. انار خود رو که تقریباً در همه جا ، بویژه در قره باغ یافت می شود مزه ای گزنده یا ترش دارد. انار را دان کرده دانه هایش را ناردان گویند و داد و ستد آن بس شکوفاست. ایرانیان پس از خیساندنش در آب و آبگیری با پارچه در کار چاشنی های خود کنند و به چاشنی های آنها رنگ و مزه ای خواستنی می دهد. گاه آب انار را جوشانده نــــــــگاه داشته در میهمانیها درکار خوشرنگی برنج کنند و این رب به برنج مزه ای دهد روی هم رفته خوشایند. بهتــــــــــــرین انار از چِشت و قزوین است اما درشت ترینش از قره باغ خیزد . "
میرزا حیدر از اناری نام می برد که تنها ازبلورستان ( کافرستان ) خیزد؛ شیرین و ناب و خوش مزه با دانه های سفید بسیار شفاف. 3
"انگور، خربزه، سیب، انار و بواقع کلیه میوه های سمرقند نیکوست. "4 نکوئی انارهای خجند را پر آوازه کرده بود. 5 جهانگیر شاه در خاطرات خود از انار شیرین یزد و انار ملس فراه نام می برد و گوید آوازه انار یزد جهانگیر است. 1 کرافورد2 گوید "تنها انار نکوئی که دیده ام بواقع همانی است که کاروانها از سرزمینهای خاوری ایران به بخشهای شمالی هند می آورند. "
Yu yan tsa tsu3 گوید انــــار مـصر ( Wu - se - li, *Mwir si - li, Mirsir ) 4 در ســـــــــرزمـــــــــــــــــــــــــــــــــــین عربها ( تا ـ شی Ta - ši، تاجیک *Ta - dzik ) به پنج و شش کَتی [هر کتی: 680 گرم] می رسد.
داستان ورود به چین به دست سردار چان کی ین در مورد انار هم هست. اینجا هم مثل داستان گردو این اندیشه تنها در نوشته های نویسندگان بعد از دوره هان بچشم می خورد. نخستین بار لو کی ( Lu Ki ) ، که در فرمانروائی دودمان تسین باختری ( 265 تا 313 م. ) می زیست، در کــــتـــــــاب خود Yü ti yün šu این داستان را فرونگاشته است. Ts'i min yao šu نوشته کیا سه ـ نیو ( Kia Se - niu ) در سده ششم هم وارث این متن شده است. 5 در این جا چنین آمده که چان کی ین در هجده سالی که فرستاده دودمان هان در سرزمینهای بیــــگانه بود t'u - lin را یافت، و این نام همان nan - ši - liu است. ایــــــن داستان در Po wu či 6 نوشته چان هوا و در Tu i či نوشته لی یو ( Li Yu ) ( یا لی یوان/ Li Yüan ) از دوره تانگ واگوئی شده است. شاهد رسمی دیگر را که گواه پذیرش این باور در آن دوره است در Fun ši wen kien ki نوشته فون ین ( Fun Yen ) از دوره تانــگ می توان یافت، 7 که گوید چان کی ین در سرزمینهای باختری تخم ši - liu و یونجه ( mu - su ) را بدست آورد و اینکه این دو را امروزه در همه جای چین می توان یافت. کائو چن ( Kao Č'en ) در دوره سو . . .
معنی اسم پسر آذری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)