آن همه:قید مقدار. بسیار زیاد ( آن همه پول را یک روزه خرج کرد. چطور می خواهی آن همه را بخوری؟ )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
آنقدر
" آن همه " در تاریخ بیهقی به معنی " با آن همه وصف " نیز آمده است.
" و با آ ن همه وحشت و تعصُّبِ خلیفه زیادت می گشت اندر نهان نه آشکارا. "
تاریخ بیهقی، دکتر فیاض، ۱۳۸۴ ، ص ۲۲۸.
" و با آ ن همه وحشت و تعصُّبِ خلیفه زیادت می گشت اندر نهان نه آشکارا. "
تاریخ بیهقی، دکتر فیاض، ۱۳۸۴ ، ص ۲۲۸.