امید :آمد ویا اومید ( آمد ) آمدن. برخی لهجه ها آمد را اومید میگویند.
امید داشتن ؛ امیدوار بودن :
چنین دارم امید کافراسیاب
نبیند جهان نیز هرگز بخواب.
فردوسی.
چنین دارم امید کافراسیاب
نبیند جهان نیز هرگز بخواب.
فردوسی.
در امید چیزی بودن
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
حافظ
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
حافظ