امکان داشتن


    to be possible

مترادف ها

can (فعل)
قادر بودن، قدرت داشتن، امکان داشتن، در قوطی ریختن، زندان کردن، اخراج کردن، توانایی داشتن

may (فعل)
قادر بودن، امکان داشتن، توانایی داشتن، میتوان، ایکاش

پیشنهاد کاربران

اِمکان داشتَن: ١. انجامپذیر/انجام - شدنی/شدنی بودن، شدن، توانستن ٢. گمان رفتن
توانستن ، قدرت داشتن ، دلیل در دست داشتن
می شود
احتمال رفتن
احتمال می رود که . . . . . . . . . . . .

بپرس