امکان دادن


    afford
    allow

پیشنهاد کاربران

حق دادن
فرصت دادن
give somebody/something the green light
enable
The feedback system enables the spread of best practice
پاسخگویی سیستم را قادر به توسعه بهترین روش می سازد ( این امکان را در اختیار سیستم قرار می دهد )

بپرس