امکان

/~emkAn/

    choice
    eventuality
    fear
    feasibility
    option
    possibility
    potency
    potential
    potentiality
    practicability
    room

فارسی به انگلیسی

امکان برد 50 درصد
sporting chance

امکان پذیر
possible

امکان دادن
afford, allow

امکان داشتن
to be possible

امکان دید بسیار کم در هوای مهالود
zero

امکان معقول
sporting chance

امکان موفقیت
viability

امکان موفقیت 50 درصد
sporting chance

امکان نا پذیر
impossible

امکان ناپذیری
impossibility

مترادف ها

possibility (اسم)
شق، احتمال، امکان، چیز ممکن

facility (اسم)
تردستی، وسیله، فرصت، سادگی، سهولت، امکان، روانی، وسیله تسهیل

eventuality (اسم)
احتمال، امکان

possible (اسم)
امکان

feasibility (اسم)
امکان، شدنی بودن

پیشنهاد کاربران

داشتمان:امکانات.
توانبود Tav�nbud
توان - امکان دارد: می تواند
تواند بود ( بیهقی )
ممکن، چیزی که هم میشه بشه هم میشه نشه
فرصت
شایدمندی
در پهلوی داریم:
شایِن = ممکن
بن خان: فرهنگ پهلوی به فارسی، استاد فره وشی
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
بنابراین می توان داشت:
شاینا = امکان
( همچون ژرفا از ژرف، درازا از دراز، پهنا از پهن و . . . )
یارایی
دورنما، چشم انداز
دو آمیخته واژه ی �دورنما� و �چشم انداز� را می توان در بسیاری باره ها بجای واژه ی از ریشه عربی �امکان� نشاند و بکار برد؛ نمونه ها:
. . . چنین دورنمایی ( امکانی ) از هستی برخوردار است.
...
[مشاهده متن کامل]

با روند کنونی، این چشم انداز ( امکان ) که به میهن مان دست درازی شود، نیرومندتر می شود.

توانایی
جناب کزازی این واژگان را آورده:
امکان: توانایی، شایش،
امکان پذیر: شدنی،
امکان دارد: شایسته است، شاید، جادارد
واژه ( توان ) هم در بسیاری گزاره ها سودمند است.
باسپاس

این واژه مثل هفتاد درصد واژه گان دیگر عربی ایرانی است:
امکان سنجی=feasibility=آیان سنجی
واژه عربی امکان دو معنا دارد که یکی آماده فراهم مهیا و دیگری شایددار مگر دار اگرمند است. امکان اولی از روی واژه مگان به معنای فراهمیدگان مهیاشدگان و امکان دومی باب افعال از واژه پهلویک ممکن=میمکینت است.
بخت، شایستگی

یارای
این واژه تازى ( اربى ) است و میتوان بجاى آن از این جایگزین هاى پارسى بهره جست شایش Shayesh ( پهلوى: شاییشْنْ : احتمال ، امکان ، شایدى بودن ) ، شایستار Shayestar ( پهلوى: احتمال ، امکان ، قابلیت ) ، بَویدیهْ Bavidih ( پهلوى: احتمال ، امکان ) ، شایِتیهْ Shayetih
...
[مشاهده متن کامل]

( احتمال ، امکان ) ، پیواب Pivab - غنیاتQaniat - لگینLegin - شیمانهShimaneh - لوانیگLevanig ( کردى: احتمال، امکان )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس