آمپول: ۱. سوزَن، آوندک ۲. کپسولِ ( شیشه ای یا پلاستیکیِ ) دارو ۳. دارویِ آبکی ۴. آبدُزدک ﴿سُرنگ﴾
سوزن کوچکی که برای موارد زیادی در علم پزشکی مثل گرفتن خون، طزریق داروهای مایع و. . . کاربرد دارد این سوزن اکثرا دارای محفظه برای جای دادن این مواد است
دارواب ( دارو آب )
پادزن
خَلَن = خلیدن - یدن ن ( مانند سوزیدن - یدن ن )
Ampoule یاAmpul
آمپول در گویش سمنانی به سوزن " دَرزَن " می گویند . در پارسی نه چندان کهن به دوزنده " دَرزی" می گفتند. به پارگی و شکاف هم " دَرز" می گویند.
آمپول آزَن ( از آ - و زَن : زَدَن ) ، آژَن، آجین، آگَن، زَنال مانند پوشال ، زَنول، زَنوله زَنَن مانند تاوَن پسوند - اوله و - اول کوچکی را میرساند:زَنگوله سوزَن، سوزال سُوبَن از سُفتَن و سوبیدن = سوراخ کردن سولَن از سوله و سولاخ و سوراخ