آمپول ؛ کلمه ی آمپول به لحاظ راسته ی جریان معنا و مفاهیم با کلماتی مثل
( آمپول اِمپِلر آمپر اَمبُر اَنبُر انبار آمبولی آمبولانس امپراتور امپریالیسم ) مرتبط می باشند.
در قانون و قواعد ایجاد کلمات پنج مفهوم در کلمه ی آمپول به صورت همزمان قابل مشاهده است.
... [مشاهده متن کامل]
۱؛ مفهوم انبار به معنی مخزن
۲؛ مفهوم آمپر به معنی جریان و سیال
۳؛ مفهوم انبر به معنی گرفتن و گازانبر به معنی گاز گرفتن
۴؛ همچنین مفهوم بریدن در کلمه ی گازانبر به معنی بریدن و جدا کردن جهت انتقال و بردن سیال از جایی به جایی دیگر
۵؛ مفهوم بُردن به معنی انتقال و حرکت در کلمه ی انبر.
مفهوم انبار در کلمه ی انبر به معنی چیزی را در خود گرفتن یا انبر کردن برای انبار کردن.
مفهوم جریان و سیال در کلمه ی آمپر یک کلمه ی رایج در علم و صنعت الکترونیک که به عنوان واحد سنجش مقدار جریان نیز می باشد استفاده می شود.
مفهوم گرفتن در کلمه ی انبر که به عنوان ابزاری برای گرفتن چیزها در صنعت قابل استفاده می باشد. اصطلاح گازانبر نیز به معنی گاز گرفتن چیزی جهت در خود نگه داشتن آن چیز تأیید کننده ی این مطلب می باشد.
مفهوم حرکت در کلمه ی انبر که از بُرد و بُردَن به معنی چیزی را گرفتن و از یک نقطه به نقطه ی دیگر بُردن معنی و مفهوم دارد.
قانون قلب ؛
حرف ( م ن ) در کلمه ی ( آمپول و آنپول ) و حرف ( ل ر ) در کلمه ی ( آمپول و امبُر ) در قانون خیزیش یا حرکت یا قانون قلب ها به معنی منقلب شدن حروف یا به معنی قلب به میم شدن حرف ن به حرف م در کلمات ایجاد شده است.
قانون قلب ها در حروف کلمات به معنی حرکت و خیز برداشتن حروف به سمت حروف دیگر. مثل دو حرف ( م ن ) در کلمه ی امبر و انبر یا امبار و انبار
مثل دو حرف ( پ ب ) در کلمه ی آمپول و آمبول
مثل حروف ( ف پ ب س ز ) در کلمات دیگر مثل برزو مبارز بارِز فارس و پارس.
سه کلمه ی آمپول و سُرنگ و تزریق سه کلمه ی خیلی پر کاربرد در صنعت پزشکی می باشد که از کلمه ی آمپول به عنوان انبار مواد دارویی و از کلمه ی سرنگ به عنوان یک ابزار سُرنده جهت تزریق استفاده می شود. متضاد کلمه ی تزریق کلمه ی سرقت می باشد که مفهوم این دو کلمه به معنی سرایت کردن در دو جهت دادن و گرفتن می باشد.
سوزند.
آمپول: ۱. سوزَن، آوندک ۲. کپسولِ ( شیشه ای یا پلاستیکیِ ) دارو ۳. دارویِ آبکی ۴. آبدُزدک ﴿سُرنگ﴾
سوزن کوچکی که برای موارد زیادی در علم پزشکی مثل گرفتن خون، طزریق داروهای مایع و. . . کاربرد دارد
این سوزن اکثرا دارای محفظه برای جای دادن این مواد است
دارواب ( دارو آب )
پادزن
خَلَن = خلیدن - یدن ن ( مانند سوزیدن - یدن ن )
Ampoule یاAmpul
آمپول
در گویش سمنانی به سوزن " دَرزَن " می گویند .
در پارسی نه چندان کهن به دوزنده " دَرزی" می گفتند.
به پارگی و شکاف هم " دَرز" می گویند.
آمپول
آزَن ( از آ - و زَن : زَدَن ) ، آژَن، آجین، آگَن،
زَنال مانند پوشال ، زَنول، زَنوله
زَنَن مانند تاوَن
پسوند - اوله و - اول کوچکی را میرساند:زَنگوله
سوزَن، سوزال
سُوبَن از سُفتَن و سوبیدن = سوراخ کردن
سولَن از سوله و سولاخ و سوراخ
آمپول=ترزیقدان ( مثل گلدان ) .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)