امپر
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
وَندنما:آمپر.
آمپِر، اَمپِر: [یگانِ اندازەگیریِ کَهرُبا ﴿اِلِکتریسیته﴾] نشانگر، شتاب - سنج، شتابه، زینه، رُچان
بعض آدمها آرامند؛ أما در یک لحظه؛ عصبانی میشن ( بعلت سوء تفاهم" واز 0 تا 100 آمپریشان بالا میرود وشاید منفجر میشه.
این افراد دورمادورت شناسائی کن وازشان دوری کنی.
چون عقل ومنطق واخلاق ودین وقانون را یهو زیر پا میگذارند وعذر خواهی وپیشمانی سرشان
نمیشه. . . !
این افراد دورمادورت شناسائی کن وازشان دوری کنی.
چون عقل ومنطق واخلاق ودین وقانون را یهو زیر پا میگذارند وعذر خواهی وپیشمانی سرشان
نمیشه. . . !
∆ آمپر : Ampere / A / amp یکای جریان الکتریکی ( Electric current )
∆ وات : Watt یکای سنجش توان ( Power )
∆ ولت : Volt یکای اندازه گیری ولتاژ الکتریکی ( Voltage )
∆ ولتاژ/اختلاف پتانسیل الکتریکی بین دو نقطه در فضا : Voltage/electric pressure/electric tension/ ( electric ) potential difference
... [مشاهده متن کامل]
∆ اهم : Ohm یکای مقاومت و رسانایی الکتریکی ( Electrical resistance and conductance )
∆ وات : Watt یکای سنجش توان ( Power )
∆ ولت : Volt یکای اندازه گیری ولتاژ الکتریکی ( Voltage )
∆ ولتاژ/اختلاف پتانسیل الکتریکی بین دو نقطه در فضا : Voltage/electric pressure/electric tension/ ( electric ) potential difference
... [مشاهده متن کامل]
∆ اهم : Ohm یکای مقاومت و رسانایی الکتریکی ( Electrical resistance and conductance )
آمپر کسی بالا رفتن: [عامیانه، کنایه ] از کوره در رفتن.
واحد جریان الکتریکی